نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

آزادی‌های سیاسی از دیدگاه امام خمینی (ره)

امام خمینی و جایگاه مردم

امام خمینی و جایگاه مردم

مقالات سیاسی/ روزنامه جمهوری اسلامی / برخی ناکارآمدی‌ها و عملکرد نامناسب در جمهوری اسلامی، در کنار برخی انگیزه‌های شخصی انتقام‌گونه موجب شده است، بعضی صاحب نظران با چشم بستن بر حقایق روشن، منکر هرگونه ادبیات و رفتار آزادی خواهانه در میان فقهاء از جمله امام خمینی ‌شوند. با فرض این که این افراد ناآشنا به تاریخ مبارزات روحانیت و علمای راستین باشند، هرگز نمی‌توان باور کرد آنان بی‌خبر از اندیشه و عمل امام خمینی باشند و ندانند که امام چه تحول سترگی در حوزه‌های علمیه و قشری از روحانیت ایجاد کرده و توانست در سخت‌ترین شرایط و متحجرانه‌ترین موقعیت پرچم آزادی خواهی را در دنیای معاصر برافرازد و بر همان اساس نیز تعیین سرنوشت ملت را بدانان بسپارد. نکته قابل توجه اینست که یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه اندیشه سیاسی امام خمینی نیز «آزادی‌های سیاسی» است که در آثار ایشان به ویژه «صحیفه امام خمینی» به وفور یافت می‌شود. کلام و نقطه نظرات ایشان در این باره به اندازه‌ای است که جرآت می‌توان ایشان را یکی از بزرگترین منادیان آزادی خواهی در میان روحانیت دانست. در این مقام، تنها برای نشان دادن گوشه‌ای از اندیشه و عمل امام خمینی در این زمینه، بخشی از سخنان ایشان در قالب مصادیق بارز آزادی سیاسی مرور می‌‌گردد.
۱- آزادی و حق تعیین سرنوشت
یکی از مهمترین حقوق اساسی مردم در جامعه، حق تعیین سرنوشت است. این حق، از جمله حقوقی است که قانون اساسی بسیاری از کشورها آن را برای مردم به رسمیت شناخته است و مردم براساس آن، می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های کلان حکومتی دخالت کرده و در سرنوشت خود، تاثیر گذار باشند. از دیدگاه امام خمینی، حق تعیین سرنوشت از حقوق اساسی مردم می‌باشد که به موجب آن، هر ملتی باید سرنوشت خودش را خودش معین کند (صحیفه امام، ج‏۳، ص۵۰۳). در ذیل این عنوان می‌توان از نقش مهم دیگری برای مردم از دیدگاه امام سخن گفت که عبارت است از: «ساختار سازی». امروزه اهمیت ساختارها و نقش تعیین‌کننده آنها در زندگی کاملا آشکار است. مردم می‌توانند با تعیین ساختارها، در سرنوشت خود نقش اساسی ایفا نمایند. نکته دیگر درباره حق تعیین سرنوشت از دیدگاه امام، بررسی دیدگاه وی درباره «حق رای» است. به طور کلی براساس کلام امام، می‌توان دیدگاه ایشان را درباره حق رای مردم با سه نکته اساسی توضیح داد.

امام خمینی


الف- همگانی بودن حق رای
از دیدگاه امام، حق رای از آن همه مردم بوده و هیچ فرد، گروه و صنف خاصی بر دیگران ترجیح و برتری ندارد. از نظر ایشان، تمام اقشار جامعه دارای حق رای می‌باشند. امام، در این باره می‌فرماید: «همانطوری که مکرر عرض کرده‌ام و سایرین هم گفته‌اند، انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروه‌ها است. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان، دست خودشان است و انتخابات برای تحصیل سرنوشت شما ملت است» (همان، ج‏۱۸، ص۳۶۷) همچنین در جایی دیگر، مساوات مردم را در رای دادن، اینگونه بیان می‌کند: «انتخابات دست مردم است، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر با آن رعیتی که در کشاورزی کار می‌کند و آن بازاری‌ای که در بازار کار می‌کند، راجع به انتخابات یک جور هستند، علی السواء هستند. یعنی رئیس‌جمهور یک رای دارد، نخست‌وزیر هم یک رای دارد و آن کشاورزی که در دور دست افتاده‌ترین این کشور است، آن هم یک رای دارد. رایشان فرقی باهم ندارد و همه مسئول هستند» (همان، ج‏۱۸، ص۲۸۳).
ب- برخورداری مردم از آزادی کامل در رای دادن
از دیدگاه امام، هیچ گونه فشار و اجباری در رای دادن و رای گرفتن جایز نیست و باید آزادانه صورت گیرد. امام به کرات این مطلب را بیان کرده‌اند؛ از جمله: «همان طور که قبلا تذکر دادم، مردم در دادن رای به اشخاص واجد شرایط آزاد هستند و هیچ کس را حق الزام کسی نیست» (همان، ج‏۱۷، ص۱۳۳). بنابراین، از نظر امام معرفی کاندیدا در انتخابات جایز است؛ اما تحمیل کاندیدا ممنوع. امام در این باره می‌فرماید: «همان طور که بارها گفته ام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه یا دسته‌ای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود، جمهوری اسلامی و ارزش‌های والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‌اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‌اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت می‌نمایند و افراد و گروه‌ها و روحانیون، در حد تذکرات قبلی در حوزه خود می‌توانند کاندیدا معرفی نمایند؛ ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند» (همان، ج‏۲۱، ص۱۰).
ج- ضرورت رای دادن و انتخاب براساس بینش صحیح
هر چند که امام به آزادی کامل در رای دادن باور دارد و ضرورت وجود آزادی مردم را در رای دادن تاکید می‌کند؛ اما ازسوی دیگر، معتقد است که رای دادن به عنوان یک تکلیف و وظیفه باید براساس بینش صحیح و توام با شناخت کامل صورت پذیرد. از نظر امام، تنها مجوز رای دادن، تشخیص فرد است. یک شهروند از دیدگاه امام، تنها در صورتی می‌تواند رای دهد که به این بینش و شناخت رسیده باشد و رای دادن صرفا به تبعیت فرد یا افراد در تعیین مصداق کافی نیست. در کلام امام در این باره می‌خوانیم: «فرض بکنید که اگر همه کسانی که در راس هستند بروند پیشنهاد بکنند که فلان آدم را شما وکیل کنید؛ لکن شما به نظرتان درست نباشد، جایز نیست بر شما [که] تبعیت کنید. باید خودتان تشخیص بدهید که آدم صحیحی است تا اینکه بتوانید رای بدهید» (همان، ج‏۱۸، ص۲۸۴).

حضرت امام خمینی


۲- آزادی بیان
یکی دیگر از آزادی‌های سیاسی در جامعه، آزادی بیان است. آزادی بیان که فراتر از آزادی اندیشه و عقیده است، از حقوق اساسی است که در بسیاری از جوامع به رسمیت شناخته شده است. براساس این حق، مردم در بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود آزاد بوده و از حق انتشار دیدگاه‌های خود در کلام و نوشتار برخوردار می‌باشند. آزادی مطبوعات نیز به عنوان یکی از تعابیر بسیار رایج در زمینه آزادی بیان و قلم در این خصوص مطرح می‌شود. از نظر امام خمینی «آزادی آراء در اسلام از اول بوده است. در زمان ائمه ما علیهم السلام؛ بلکه در زمان خود پیغمبر(ص) آزاد بود، حرف‌هایشان را می‌زدند. حجت ما داریم… کسی که حجت دارد، از آزادی بیان نمی‌ترسد؛ لکن توطئه را اجازه نمی‌دهیم» (همان، ج‏۶، ص۲۷۷). البته یک نکته حائز اهمیت در باره آزادی بیان از دیدگاه امام، این است که باید از آزادی بیان برای انتقاد حکومت و مسئولین استفاده شود نه برای انتقام جویی. امام با تفکیک انتقاد سالم و انتقام جویی، ضمن تاکید بر به کارگیری شیوه‌های صحیح در انتقاد از دیگران، انتقام جویی را انکار می‌کند. امام در این باره می‌فرمایند: «مساله دیگر راجع به انتقاد، [این است که] البته روزنامه‌ها باید مسائلی را که پیش می‌آید، نظر کنند. یک وقت انتقاد است؛ یعنی انتقاد سالم است، این مفید است. یک وقت انتقام است نه انتقاد، این نباید باشد. این با موازین جور درنمی‌آید. انسان چون با یکی خوب نیست، در مطبوعات او را بکوبد، کار درستی نیست. اما اگر کسی خلاف کرده است، باید او را نصیحت کرد، پرده دری نباشد؛ ولی انتقاد خوب است. باید در این امور خیلی ملاحظه بفرمایید تا مطبوعات مرکزی باشد برای استفاده عموم و اینکه مردم بفهمند باید چه بکنند و باید چه بشود» (همان، ج‏۱۹، ص۳۶۲).
۳- آزادی احزاب، انجمن‌ها و تشکیل اجتماعات
یکی دیگر از مهمترین اقسام آزادی سیاسی، آزادی اجتماعات، تشکل‌ها و احزاب است. شرکت در گروه‌ها، جناحها و احزاب سیاسی، از حقوق اساسی مردم محسوب می‌شود. (ابوالفضل قاضی، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج ۱، ص ۶۶۰). براساس قانون اساسی، مادامی که احزاب، اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، آزاد هستند. (جعفر بوشهری، مسائل حقوقی اساسی، ص ۳۵) و از نظر امام خمینی نیز سه نکته در این باره حائز اهمیت است:
الف- از نظر امام، آزادی تشکیل اجتماعات و مشارکت در صحنه‌های سیاسی اجتماعی، از اهداف اساسی انقلاب است. امام در اوائل انقلاب، در این باره می‌فرماید: «از این چیز بهتر چه می‌خواستید از یک انقلاب؟ همان که ملت می‌خواست، آزادی را می‌خواست، حاصل است. همه الان آزاد نشسته‌اند و در همه جا آزاد مجتمع هستید و در پنج سال پیش هیچ نمی‌توانستید یک همچو اجتماعی را ایجاد کنید. آزادید؛ این چیزی بود که ملت می‌خواست و شد» (صحیفه امام، ج‏۱۰، ص۴۷۴). مقایسه تاریخ دو دهه پس از انقلاب، با دوران قبل از آن به خوبی این واقعیت را آشکار می‌کند که انقلاب اسلامی، آزادی اجتماعات را برای مردم به ارمغان آورد.
ب- از نظر امام، جمهوری اسلامی، آزادی فعالیت سیاسی اجتماعی را به گروه‌ها و احزاب داده است. پس از انقلاب، اجازه فعالیت و مشارکت در امور به گروه‌ها و احزاب داده شد وانقلاب به تمام معنا آزادیبخش بود.
ج- مانع اصلی آزادی احزاب و گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی از دیدگاه امام، اقدام به توطئه و طرح‌های براندازی و انجام اقداماتی بر خلاف مصالح مردم است. امام معتقد است که باید به احزاب و گروه‌ها اجازه فعالیت داده شود، مشروط بر اینکه به توطئه و انجام فعالیت‌های مضر به مردم دست نزنند.
امام درباره نکته دوم و سوم می‌فرماید: «جمهوری اسلامی از اول که پیروز شد، آزادی را به طور مطلق به همه طوایف داد. نه تنها هیچ روزنامه‌ای تعطیل نشد؛ بلکه هر گروه و حزبی به کارهای خود مشغول بودند و بعضی از گروه‌ها که ناشناخته بودند، از طرف دولت به کار گمارده شدند. لیکن به تدریج فهمیده شد که اینها یا توطئه گرند یا جاسوسی می‌کنند. از طرف دیگر نمی‌شد که انقلاب را رها کنیم. نه اسلام اجازه می‌داد و نه عقل که یک دسته از عنوان دولت یا غیر دولت برای سرنگونی جمهوری اسلامی سوءاستفاده نموده یا جاسوسی کنند و ما ساکت باشیم» (همان، ج‏۲۱، ص۶۰۷).
۴- آزادی دین – مذهب
یکی دیگر از شاخه‌های آزادی سیاسی، آزادی مذهب است. این آزادی هم شامل آزادی داشتن یا پذیرفتن یک دین و مذهب می‌شود و هم آزادی ابراز مذهب یا معتقدات و انجام مراسم و فرایض دینی. در این راستا، نکات چهارگانه زیر را از دیدگاه امام بیان می‌کنیم.

  1. از نظر امام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی آزادی انجام فرائض مذهبی را دارا هستند. اقلیت‌های مذهبی می‌توانند به طور آزادانه به اعمال مذهبی خود بپردازند. امام در آستانه پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی در پاسخ به سوالی در این باره می‌فرماید: «تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرایض مذهب خود آزادانه عمل نمایند» (همان، ج‏۲۱، ص۵۸۰).
  2. از دیدگاه امام، وظیفه حکومت اسلامی حمایت از حقوق اقلیت‌های مذهبی است. حکومت اسلامی باید از حقوق آنان همچون سایر شهروندان دفاع کند. امام در پاسخ به سوالی درباره روابط میان اقلیت‌ها می‌فرماید: «اقلیت‌های مذهبی نه تنها آزادند؛ بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند» (همان، ج‏۴، ص۵۰۸) و نیز در جایی دیگر می‌فرماید: «حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان [اقلیت‌های مذهبی] به بهترین وجه حفاظت کند» (همان، ج‏۲۱، ص۵۸۰).
  3. از نظر امام، برخورداری از حقوق اجتماعی در جامعه براساس تابعیت کشور است و تمام شهروندان ایرانی از حقوق اجتماعی برخوردارند و در این زمینه، اقلیت‌های مذهبی نیز همچون مسلمانان، از این حقوق برخوردارند. به عبارت دیگر، حقوق اجتماعی براساس مذهب، در جامعه توزیع نمی‌شود: «هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد. مسلمان یا مسیحی و یا یهودی و یامذهب دیگر فرق ندارد» (همان، ج‏۴، ص۵۰۸) و نیز در جایی دیگر می‌فرماید: «اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت‌های مذهبی، آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان‌ها قرار داده است، بهره‌مند شوند. ما به بهترین وجه از آنان نگهداری می‌کنیم» (همان، ج‏۴، ص۳۶۴).
  4. از نظر امام، اقلیت‌های مذهبی می‌توانند آزادانه به مسائل خود بپردازند و حق اظهار عقیده خود را نیز دارند: «اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیت‌های مذهبی بوده و هست. آنان در جمهوری اسلامی آزادند و آزادانه به مسائل خود می‌پردازند و در پناه حکومت اسلامی چون بقیه افراد، در اظهار عقیده آزادند» (همان، ج‏۵، ص۱۸۸). البته در لسان امام، اقلیت‌های مذهبی آزادی اظهار عقیده خود را دارند، نه آزادی خرابکاری. امام در پاسخ به سوالی در باره آزادی بیان عقیده برای اقلیت‌ها، می‌فرماید: «در حکومت اسلامی، همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده‌ای هستند ولیکن آزادی خرابکاری را ندارند» (همان، ج‏۴، ص۴۳۶).
امام خمینی

*برخی عملکرد نامناسب مسئولین در کنار برخی انگیزه‌های شخصی موجب شده بعضی صاحبنظران با چشم بستن بر حقایق روشن، منکر هرگونه ادبیات و رفتار آزادیخواهانه در میان فقها از جمله امام خمینی شوند
*از دیدگاه امام خمینی، حق تعیین سرنوشت از حقوق اساسی مردم می‌باشد که به موجب آن، هر ملتی باید سرنوشت خودش را خودش معین کند
*امام خمینی: اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیت‌های مذهبی بوده و هست. آنان در جمهوری اسلامی آزادند و آزادانه به مسائل خود می‌پردازند
*از نظر امام، آزادی تشکیل اجتماعات و مشارکت در صحنه‌های سیاسی اجتماعی، از اهداف اساسی انقلاب است
*امام خمینی: انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروه‌ها است. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان، دست خودشان است و انتخابات برای تحصیل سرنوشت شما ملت است

خروج از نسخه موبایل