نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

افزایش بی‌سوادی با میزان کودکان بازمانده از تحصیل

دانش آموزان و کودکان بازمانده از تحصیل

دانش آموزان و کودکان بازمانده از تحصیل

مقالات آموزش و پرورش / نگار باقری‌نقره‌ای در یادداشتی با عنوان ” افزایش بی‌سوادی با میزان کودکان بازمانده از تحصیل ” در روزنامه شرق نوشت : ما همه نیاز به آموزش داریم؛ این جمله‌ای است که یکی از معلمان حاضر در نشست مؤسسه رحمان، با موضوع برسی موانع رو به گسترش تحصیل کودکان، بیان کرد. آمارهای ارائه‌شده در این جلسه، شاهد نرخ بالایی از کودکان بی‌سواد در داخل کشور است. چیزی حدود ۹۱۱ هزار کودک در داخل کشور وجود دارند که از تحصیل بازمانده‌اند و ۲۷۹ هزار کودک هم ترک تحصیل کرده‌اند. شکاف تحصیلی به تفکیک در استان‌ها این‌گونه است که بیشترین نرخ بازماندگان از تحصیل به ترتیب در سیستان‌و‌بلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، گلستان و خراسان رضوی است.

مروری بر مصائب آموزش، از کرونا تا التهابات

خانم پژوهش می‌گوید که در تاریخ ۱۷ مهر ۹۳ یادداشتی را از یکی بچه‌ها دریافت می‌کند در روز ملی کودک که این‌چنین است: «خدا را ببینم می‌گویم دستت درد نکند. من را آفریدی، بعضی‌ها مشکل دارن، ولی خدا من رو بهترین آفریدی». خیلی ظلم است که برای بچه‌هایی که فکر می‌کنند بهترین آفریده‌های این هستی هستند، ما نتوانیم امکانات لازم را برای رشد و شکوفایی بیافرینیم.

کودکان را بدون آینده نگذاریم؛ این جمله طاهره پژوهش، یکی از فعالان حقوق کودکان است. از نظر ایشان، چشم‌انداز چشمگیری برای تحصیل کودکان وجود ندارد. بسیاری از کودکان دلیل می‌آورند که ما چرا باید درس بخوانیم؟ ما الان در حال کار‌کردن هستیم و از قِبَل این کار در حال درآمدزایی و جلو‌افتادن در زندگی خود هستیم، اما شما نگران نباشید، ما دیپلم می‌خریم.

از سوی دیگر مقاوله‌نامه‌ای با بدترین اشکال کار نوشته شده است که جمهوری اسلامی سال ۱۳۸۴ آن را امضا کرده و آیین‌نامه افراد اجرائی و مسئول را موظف کرده است تا به عهد خویش وفا کنند. این در حالی است که به قول طاهره پژوهش، کودکان در حال روی‌آوردن به بدترین اشکال کار هستند، به این معنا که مشغول به جمع‌آوری زباله‌ها هستند و بچه‌ها صبح که به مؤسسه می‌آیند، به ما می‌گویند که اجازه داریم که کیف‌های‌مان را اینجا بگذاریم تا زباله جمع کنیم و این مایع خجالت ما می‌شود؛ اما نمی‌دانیم کسانی که مسئول این رفتار هستند، چه احساسی درباره این اتفاقات دارند؟ در دوره کرونا ما تعطیلی مدارس ۱۸۸ کشور جهان را داشتیم و اختلال در تحصیل ۱.۵ میلیارد کودک و دانش‌آموز؛ راهکاری که بود، آموزش از راه دور بود و برنامه‌های آموزش تلویزیونی در دستور کار قرار گرفت. در کشور ما عدم دسترسی کودکان به وسایل آموزشی و موبایل بود. همه ما به یاد داریم کودکانی که به خاطر نداشتن موبایل خودکشی کردند.

کودکان معلول

در سال ۹۷ از ۱.۵ میلیون کودک معلول فقط ۱۵۰ نفر مشغول به تحصیل بودند. مشکل دیگری که ما در سال گذشته با آن مواجه بودیم، مسمومیت در مدارس بود. به ‌این‌ صورت که تعارض‌هایی درون خانواده رخ می‌داد که ناشی بود از دلهره برای اتفاقاتی که قرار است در آن روز در مدرسه رخ بدهد. یک زمانی دانش‌آموزان قصد داشتند به مدرسه بروند، مادر و پدر اجازه نمی‌دادند و یک زمانی پدر و مادر معتقد بودند فرزندشان باید به مدرسه برود، کودک تمایلی به رفتن نداشت و این خود موجب افزایش درگیری و اضطراب درون خانواده بود؛ چراکه امنیتی که باید برای دانش‌آموزان وجود می‌داشت، اکنون دیگر به تار مویی بند بود. از سمت دیگر، نتیجه چنین مشکلاتی در مدارس به‌ویژه مدارس دخترانه این شد که امسال هیچ دختری در بین سه نفر اول کنکور نبود و در سال‌های آینده و پس از تمام این فشارها، باید روی آمار بازماندگی از تحصیل دختران کار کرد.

جلسه‌های صحبت‌کردن از کودکان تبدیل شده است به موضوع لوکسی که در آن تعدادی آدم می‌آیند و کنار هم می‌نشینند و می‌گویند که مشکلات داریم و بقیه هم همچنان نگاه می‌کنند و کف می‌زنند؛ اما چنین برخوردی به شکل کلکسیون نه درخور افراد مسئول است و نه شیوه درست برخورد با آسیب‌های این مشکل. علی‌اکبر اسماعیل‌پور در بخشی از این برنامه می‌گوید: سرانه دانش‌آموزی سال ۱۴۰۱ عدد شرم‌آوری را نشان می‌دهد. به قول آقای اسماعیل‌پور، سرانه دانش‌آموزی به اندازه یک بسته پفک است. این در حالی است که تنها اگر آموزش و عدالت با هم ترکیب شوند، توسعه پدید می‌آید؛ وگرنه افرادی پرورش می‌یابند که آموزش و پرورش را تا سطح خرید و فروش ماشین پایین می‌آورند.

۱۵ درصد از کودکان کشور درگیر کار هستند و ۱۰ درصد بازمانده از تحصیل هستند.

رضا امیدی، استاد دانشگاهی که در دی‌ماه سال گذشته اخراج شد نیز در این نشست حضور داشت. از نظر ایشان آموزش و مدرسه مکانی فراتر از یک مکان آموزش صرف است؛ مدرسه باید مکانی باشد برای آموزش‌های مدنی، کسب فضیلت‌ها و یک مرحله به سوی ایجاد همبستگی، از سوی دیگر باید نابرابری‌های ناشی از پایگاه خانواده به واسطه همین آموزش رایگان و سرویس‌های ایاب و ذهاب را برطرف کند. گزارش‌هایی را که از دانش‌آموزان منتشر شده، می‌توان به دو قسمت تقسیم‌بندی کرد که مرحله اول آن را می‌توان به سال ۱۳۹۳ ارجاع داد که تا پیش از آن آموزش و پرورش خود را تنها مسئول دانش‌آموزان می‌دید و نه کودکان.

اختلافات آماری میان آموزش و پرورش و نفوس و مسکن

بر ‌اساس آمار آموزش و پرورش در مقطع راهنمایی بالای ۹۰ درصد افراد در سن راهنمایی ثبت‌نام کرده‌اند؛ در‌حالی‌که همین عدد را اگر شما بخواهید در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مقایسه کنید، این عدد ۷۴ درصد است که یک باگ ۱۶‌درصدی در ‌این ‌بین وجود دارد.

در مقطع متوسطه این عدد قالب بر ۲۰ درصد است؛ به این معنا که ۸۲ درصد از کسانی که در سن مدرسه هستند، در مدرسه حضور دارند. اما سرشماری نفوس این عدد را زیر ۶۲ درصد نشان می‌دهد. سازمان برنامه و بودجه، ملاک‌شان بر ‌اساس نفوس و مسکن است.

مطالبه آموزش پیش‌دبستانی

موضوع مهم دیگری که وجود دارد، این است که باید افرادی را که در سن پیش‌دبستانی هستند اما دوره پیش‌دبستانی را نمی‌گذرانند نیز جزء بازماندگان از تحصیل شمرد. به این معنا که سالانه حدود یک‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار‌ کلاس‌اولی داریم که بر ‌اساس بالاترین برآوردها چیزی حدود ۵۰ درصد‌ آنها یعنی حدود ۷۵۰ هزار نفر‌ دوره پیش‌دبستانی را نگذرانده‌اند؛ چرا‌که پیش‌دبستانی اساسا در ایران اجباری نیست و رایگان هم نیست و کاملا خصوصی است.

عوامل بازماندن از تحصیل

بر ‌اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ۱۳۹۵ انجام شده است، بیش از ۵۰ درصد افراد بالای ۲۵ سال در ایران، تحصیلات زیر دیپلم دارند. از سمت دیگر یکی از دلایل عمده تمایل‌نداشتن به تحصیلات دقیقا کیفیت آموزش‌ها است و چنان‌که در سال ۱۴۰۲ اعلام شد، بر ‌اساس ارزیابی آزمون‌های بین‌المللی که وجود دارد، ایران در زمینه سطح آموزش ضعیف محسوب می‌شود.

نداشتن اوراق هویت

رضا شفاخواه، وکیل و فعال حوزه کودک، در بخشی از برنامه می‌گوید: فرزندان متولد از مادر و پدر ایرانی که ازدواج آنها ثبت نشده، برای مثال ممکن است مادر ایرانی باشد و پدر خارجی که در تعداد واقعی چنین افرادی کم نیست و ما اکنون با حدود یک‌میلیون‌و ۲۰۰ هزار کودک از مادر ایرانی و پدر خارجی مواجه هستیم که اساسا شناسنامه ندارند (آمار نماینده خراسان در مجلس شورای اسلامی). بر طبق قانون تحصیل همه افراد به صورت رایگان از وظایف دولت است و دولت موظف است وسایل تحصیل را نیز تأمین کند؛ به این معنا که حتی در دوره کرونا باید وسایل در دسترس افراد قرار بگیرد. و این نه وظیفه علی کریمی است و نه وظیفه علی دایی یا حتی وظیفه سازمان‌های مردم‌نهاد که حال بعدش بگویند خب خیّران خودتان هستند و حتی اگر بچه‌ای کفالت مالی کافی برای ثبت‌نام در مدرسه را ندارد، باید خیّران خود را ملزم به پرداخت هزینه بیشتر کنید.

خروج از نسخه موبایل