نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

تلاش های علمی امام حسن عسكری(ع)

حضرت امام حسن عسکری (ع)

حضرت امام حسن عسکری (ع)

ویژه شهادت حضرت امام حسن عسکری / تلاش های علمی امام حسن عسكری(ع) در چه زمینه هایی بود؟

پاسخ: حضرت امام حسن عسكری علیه السلام با وجود همه فشارها و كنترلها و مراقبتهای بی وقفه حكومت ظالم عباسی، یك سری فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و تشیع و مبارزه با افكار ضد اسلامی و ضد شیعی انجام داد كه اهم كوششها و تلاشهای علمی ـ فرهنگی آن حضرت عبارت است از:

حضرت امام حسن عسکری (ع)
  1. تربیت شاگردان
    گرچه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام بر اثر نامساعد بودن زمان و محدودیت بسیار شدید كه حكومت عباسی اعمال می كرد، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح كل جامعه نشد، ولی در تربیت شاگردانی كه هر كدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف ناب تشیع و رفع شبهات دشمنان شیعه نقش مهم و به سزایی داشتند، موفق گشت.
    شیخ طوسی رحمه الله تعداد شاگردان آن حضرت را بیش از صد نفر ثبت كرده است(۱) كه در میان آنان چهره های برجسته و مردان وارسته ای، مانند: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالله بن جعفر حمیری، ابو عمرو عثمان بن سعید عَمْری (نائب خاص حضرت حجت)، علی بن جعفر، محمد بن حسن صفار و… به چشم می خورند.(۲)
  2. تشویق نویسندگان
    هر قلم به دست متعهد، نهایت تلاش خود را برای اطلاع رسانی، هدایت و… جامعه به كار می بندد؛ ولی تشویق از نویسنده و آثار او خستگیها را از تن او دور می كند، و بر فعالیت او می افزاید، و این خود عامل توسعه علم و دانش و آگاهی در جامعه می شود.
    حضرت عسكری علیه السلام در كنار تربیت شاگردان از تشویق نویسندگان غافل نبود؛ از جمله داود بن قاسم جعفری می گوید: كتاب «یوم و لیلة» از یونس آل یقطین را به حضرت عسكری علیه السلام عرضه داشتم. امام فرمود: «تَصْنیفُ مَنْ هذا؛ نوشته چه كسی است؟» گفتم: نوشته یونس است. آن گاه فرمود: «اَعْطاهُ اللّهُ بِكُلِّ حَرْفٍ نُورا یَوْمَ الْقِیامَةِ؛(۳) خداوند در مقابل هر حرف، نوری به او در روز قیامت عطا فرماید.»
    البته سیره تمام امامان شیعه بر این بوده كه بر نویسندگی و كتابت ترغیب و نویسندگان و قلمزنان را تشویق كنند. حضرت صادق علیه السلام به مفضل بن عمر فرمود: «اُكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ فی اِخْوانِكَ، فَاِنْ مِتَّ فَوَرِّثْ كُتُبَكَ بَنیكَ، فَاِنَّهُ یَأْتی عَلَی النّاسِ زَمانُ هَرْجٍ ما یَأْنَسُونَ فیهِ اِلاّ بِكُتُبِهِمْ؛(۴) دانشت را بین برادرانت بنویس و نشر بده! اگر از دنیا رفتی، فرزندانت وارث كتابهایت می شوند. به حقیقت زمان هرج ومرجی فرا می رسد كه مردم جز بر نوشته شان انس نمی گیرند[و توجه نمی كنند].»
    و همچنین نقل شده است كه برخی آثار را خدمت حضرت عسكری علیه السلام عرضه داشتند كه درباره آن نظر دهد. حضرت فرمود: «صَحیحٌ فَاعْمَلُوا به؛(۵) صحیح است بدان عمل كنید!»
    بر اثر همین تشویقها بود كه شانزده تن از شاگردان حضرت، دست به تألیف زدند و ۱۱۸ عنوان كتاب، ثمره آن شد. از میان آنها علی بن حسن فضّال ۳۶ كتاب، محمد بن حسن صفار ۳۵ كتاب، عبدالله بن جعفر حمیری ۱۹ كتاب، احمد بن ابراهیم ۷ كتاب و هارون بن مسلم ۶ كتاب دارد.(۶)
    و همین طور تعداد راویانی كه از آن حضرت حدیث نقل نموده اند، به ۱۰۶ نفر می رسد.(۷)
  3. تألیف
    حضرت عسكری علیه السلام علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و كتب و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است كه به نمونه هایی اشاره می شود:
    یك. تفسیر القرآن كه حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آن را نقل كرده است. قابل یادآوری است كه امروزه كتابی با عنوان «تفسیر الامام العسكری علیه السلام » موجود است كه عالمان رجال و حدیث بر آن نقدها دارند و آن را غیر از نوشته اصلی می دانند.
    دو. كتاب «المنقبة» كه مشتمل بر بسیاری از احكام و مسائل حلال و حرام است.(۸)
    به جز اینها كتب دیگری نیز به آن حضرت منسوب است.(۹)
    سه. نامه های فراوان.
    درزمان امام حسن عسكری علیه السلام تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش یافته بود و شیعیان در نقاط فراوانی متمركز شده بودند؛ شهرها و مناطقی، مانند: كوفه، بغداد، نیشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامراء، جرجان و بصره كه از پایگاههای شیعیان به شمار می رفتند. در میان این مناطق، به دلائلی سامراء، كوفه، بغداد، قم و نیشابور از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند.(۱۰)
    حضرت برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامه های فراوانی به آن شهرها نوشته است، مانند: نامه آن حضرت به شیعیان قم و آوه كه متن آن در كتابها مضبوط است،(۱۱) و نامه های فراوان حضرت به مردم مدینه،(۱۲) و نامه ای كه امام به «ابن بابویه» نوشته، و نامه مفصلی كه حضرت خطاب به «اسحاق بن اسماعیل» و شیعیان نیشابور نوشته است.(۱۳)
    در نامه اخیر، آن حضرت پس از توضیح درباره نقش امامت در هدایت امت اسلامی و تشریح ضرورت و اهمیت پیروی از امامان و هشدار از سرپیچی از فرمان امام، نوشته اند: «.. ای اسحاق! تو فرستاده من نزد ابراهیم بن عبده هستی تا وی به آنچه من در نامه ای كه توسط محمد موسی نیشابوری فرستاده ام، عمل كند. تو و همه كسانی كه در شهر تو هستند، موظفید بر اساس نامه مزبور عمل كنید.»(۱۴)
  4. پاسخ به شبهات
    وجود پرسش و طرح شبهه می تواند باعث بالندگی و رشد جامعه شود، به شرطی كه به آن پاسخ صحیح و هدایتگر داده شود. گاه ممكن است در جامعه شبهات ویرانگری به وجود آید كه اگر درست جواب داده نشود، كل جامعه اسلامی را می تواند با خطر مواجه كند. یكی از مهم ترین فعالیتهای علمی حضرت عسكری علیه السلام شبهه زدایی بود كه در این زمینه به برخی نمونه ها اشاره می شود:
    یك. در دورانی كه امام حسن عسكری علیه السلام در زندان بود، یكسال بر اثر خشكسالی قحطی شدیدی به وجود آمد. علمای اسلام مردم را جمع كرده، برای نماز استسقاء (طلب باران) به بیابان بردند و نماز خواندند. این قضیه چندین بار تكرار شد و اثری از باران دیده نشد؛ اما علمای نصارا وقتی با مسیحیان نماز استسقا خواندند، باران آمد و چندین بار این قضیه تكرار شد.
    این موضوع باعث سرشكستگی و آبروریزی مسلمین شد. یكی از شیعیان به هر نحوی بود، خود را به زندان رساند؛ اما قبل از آنكه جریان را خدمت امام حسن عسكری علیه السلام عرض كند، با تعجب دید در میان زندان قبر آماده ای وجود دارد. با چشم گریان عرض كرد: من طاقت ندارم شما را در این قبر دفن كنند. حضرت فرمود: ناراحت نباش! خداوند نیز چنین مقدر نكرده است. بعد از شنیدن این سخن، عرض كرد: دو مطلب و پرسش مهم مرا به اینجا كشانده است:
  5. پرسش اوّل این است كه در روایات وارده از شما آمده است كه با روزگار دشمنی نكنید (لا تُعادِ الاَْیّامَ) منظور از این روایات چیست؟
    حضرت عسكری علیه السلام فرمود: منظور از روزگار، ما اهل بیت هستیم؛ شنبه متعلق به حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، یكشنبه متعلق به علی علیه السلام [و فاطمه زهرا علیهاالسلام ]، دوشنبه متعلق به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ، سه شنبه مربوط به امام سجاد و امام باقر و امام كاظم و امام رضا علیهم السلام ، چهارشنبه متعلق به امام جواد و پدرم حضرت هادی علیهماالسلام ، و پنجشنبه متعلق به من است و جمعه مربوط به فرزندم مهدی علیه السلام می باشد.
  6. پرسش دوم این است كه علمای اسلام سه روز برای نماز باران به بیابان رفتند و نماز خواندند و بارانی نیامد، ولی علمای نصرانی هر باری كه نماز خواندند، باران بارید و اگر امروز هم به دعای آنها باران ببارد، ترس آن است كه مسلمانان و شیعیان در عقیده خود متزلزل شوند و به مسیحیت گرایش پیدا كنند.
    حضرت فرمود: عالم نصرانی تكه ای از استخوان بدن یكی از پیامبران را همراه دارد كه آن را در میان انگشتان خود گذاشته [و همان را وسیله اجابت دعای خویش قرار داده]؛ لذا باران می بارد. تو خود را فورا به او برسان و آن را از میان انگشتان او بیرون آور! این عمل باعث پراكندگی ابرها و قطع باران می شود.
    آن مرد با سرعت خود را به محل نماز مسیحیان رساند و استخوان را برداشت. اتفاقا ابرها پراكنده شدند و علمای مسیحی هر چه كردند، باران نبارید؛ لذا شرمنده شدند و مسلمانان مخصوصا شیعیان از شك و تردید بیرون آمدند و بر ایمان و اعتقاد خویش استوار گشتند.(۱۵)
    به نقل دیگر، خلیفه وقت عباسی امام حسن عسكری علیه السلام را از حبس بیرون آورد و به بیابان برد و جریان را به او عرض كرد. حضرت جریان استخوان را گوشزد نمود و دستور داد یكی از خادمانش استخوان را از دست عالم مسیحی بیرون آورد. او نیز چنین كرد و در نتیجه، باران نیامد. آن گاه خود حضرت دست به دعا برداشت و باران شدیدی شروع به باریدن كرد.(۱۶)
    دو. مردی از امام یازدهم سؤال كرد: چرا سهم الارث مردان دو برابر سهم الارث زنان است؟ مگر زنِ بیچاره چه گناهی دارد؟ حضرت عسكری علیه السلام در جواب فرمود: برای اینكه نفقه (و خرج) به عهده مرد بیشتر از زن است؛ مرد در جهاد و جبهه شركت می كند، هزینه زندگی خانواده اش را باید تأمین كند، در قتل و جرح خطایی پرداخت دیه بر «عاقله» یعنی مردان فامیل واجب است، ولی زن در تمام این هزینه ها معاف است… .»(۱۷)
  7. برخورد با انحرافات وتحریفات
    از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی امام عسكری علیه السلام برخورد با بدعتها، تحریفات و انحرافاتی بود كه در جامعه پیش می آمد؛ مخصوصا اگر این انحرافات از ناحیه اهل قلم و دانشمندان و علما سر می زد، حضرت نسبت به آن خیلی حساس بود، و این خود درس بزرگی است برای علما كه در مقابل انحرافات و تحریفات و بدعتهایی كه در جامعه ایجاد می شود، سكوت اختیار نكنند.
    به نمونه ای در این زمینه توجه فرمایید:
    «اسحاق كِنْدی» كه از فلاسفه اسلام و عرب به شمار می رفت و در عراق اقامت داشت، كتابی تألیف كرد به نام «تناقضهای قرآن»! او مدتهای زیادی در منزل نشسته و گوشه نشینی اختیار كرده و خود را به نگارش آن كتاب مشغول ساخته بود. روزی یكی از شاگردان او به محضر امام عسكری علیه السلام شرفیاب شد. هنگامی كه چشم حضرت به او افتاد، فرمود: آیا در میان شما مرد رشیدی وجود ندارد كه گفته های استادتان «كندی» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض كرد: ما همگی از شاگردان او هستیم و نمی توانیم به اشتباه استاد خود اعتراض كنیم. امام فرمود: اگر مطالبی به شما تلقین و تفهیم شود، می توانید آن را برای استاد خود نقل كنید؟
    شاگرد گفت: آری! حضرت فرمود: بعد از برگشتن نزد استاد با او به گرمی و محبت برخورد كن و سعی نما با او انس و الفت پیدا كنی. هنگامی كه كاملاً انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: مسئله ای برای من پیش آمده است كه غیر از شما كسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن این است كه: آیا ممكن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می زنید، اراده كرده باشد؟
    او در پاسخ خواهد گفت: بلی! ممكن است چنین منظوری داشته باشد. در این هنگام بگو: شما چه می دانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس می زنید، اراده كرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معنای خود به كار برده باشید! امام در اینجا اضافه كرد: او آدم باهوشی است، طرح این نكته كافی است كه او را متوجه اشتباه خود كند.
    شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار كرد تا آنكه زمینه برای طرح مطلب مساعد گردید. سپس سؤال امام را مطرح و جواب پیش بینی شده را گرفت. استاد كه می دانست شاگرد او چنین سؤالی را از پیش خود نمی تواند طرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد كرد و گفت: تو را قسم می دهم كه حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از كجا به فكر تو خطور كرد؟
    شاگرد: چه ایرادی دارد كه چنین سؤالی به ذهن من آمده باشد؟
    استاد: نه! تو هنوز زود است كه به چنین مسائلی رسیده باشی. به من بگو این سؤال را از كجا یاد گرفته ای؟
    شاگرد: حقیقت این است كه «ابو محمد» مرا با این سؤال آشنا كرد.
    وجود پرسش و طرح شبهه می تواند باعث بالندگی و رشد جامعه شود، به شرطی كه به آن پاسخ صحیح و هدایتگر داده شود.
    استاد: اكنون واقع امر را گفتی. سپس افزود: چنین سؤالهایی تنها زیبنده این خاندان است [آنان هستند كه می توانند حقیقت را آشكار سازند]. آن گاه استاد با درك واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن كردند و آنچه را كه به عقیده خود درباره «تناقضهای قرآن» نوشته بود، تماما سوزاند.(۱۸)
    از آنچه گفته شد به خوبی وسعت تلاشهای علمی حضرت آشكار می گردد.
    سحرگهان كه نسیم حیات چون دم عیسی وزید صُور صفت بر بساط پهنه خضرا
    بشارت آمد از قدسیان به عالم امكان كه فیض می رسد از مصدر عنایت یكتا
    حدیثه مام و حسن نام و عسكری لقب آمد قدم نهاد و سحرگه به ارض اقدس بطحا
    پسر به حضرت هادی پدر به مهدی قائم علیه السلام امام عسكری علیه السلام آن حجت خدای تعالی
    ز صلب این به وجود آید آن كه بعد ظهورش امید نوح و خلیل است و مقتدای مسیحا(۱۹)(۲۰)
    پی نوشت
    ۱رجال، شیخ طوسی، چاپ نجف، المكتبة الحیدریة، ۱۳۸۱ ه . ق ، ص ۴۲۷٫
  8. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص ۶۲۷٫
  9. بحار الانوار، بیروت، ج ۲، ص ۱۵۰، ح ۲۵؛ رجال النجاشی، ابوالعباس نجاشی، قم، مكتبة الداوری، ۱۴۰۲ ه . ق، ص ۴۴۷، شماره ۱۲۰۸٫
  10. بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۵۰، ح ۲۷٫
  11. فلاح السائل، سید ابن طاووس، قم، دفتر تبلیغات، ص ۱۸۳٫
  12. الذریعة الی تصانیف الشیعة، آغابزرگ تهرانی، تهران، المكتبة الاسلامیة، ج ۳، ص ۱۴۹؛ آشنایی با متون حدیث، مهریزی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ اوّل، ص ۷۷٫
  13. ر. ك: الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۴، صص ۲۸۳ ـ ۲۹۷؛ آشنایی با متون حدیث، مهریزی، ص ۷۷٫
  14. الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۳، ص ۱۴۹٫
  15. تدوین السنة، سید محمد رضا حسینی، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۸ ه . ق ، ص ۱۸۵٫
  16. حیاة الامام العسكری، محمدجواد طبسی، قم، دفتر تبلیغات، ص ۲۲۳؛ تاریخ الشیعة، شیخ محمد حسین مظفر، مكتبة بصیرتی، ص ۶۲، ۷۸ و ۱۰۲؛ سیره پیشوایان، ص ۶۳۲٫
  17. معادن الحكمة فی مكاتب الائمة، فیض كاشانی، ص ۲۶۴٫
  18. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷٫
  19. همان.
    ۱۴٫٫ اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، دانشگاه مشهد، ص ۵۷۵؛ بحارالانوار، ج ۵۰، صص ۲۱۹ ـ ۳۲۳٫
  20. نور الابصار، شبلنجی، ص۱۶۷؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، قم، كتابفروشی مصطفوی، ج ۴، ص ۴۲۵؛ داستانهای صاحبدلان، محمدی اشتهاردی، ج ۲ ـ ۱، صص ۱۱۹ ـ ۱۲۰٫
    ۱۶٫٫ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۷۰؛ فصول المهمة، ابن صباغ مالكی، چاپ قدیم، صص ۳۰۴ ـ ۳۰۵٫
    ۱۷٫٫ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴۳۷؛ اثبات الهداة، حرّ عاملی، قم، مطبعة العلمیة، ج ۳، ص ۴۰۷، شماره ۳۲٫
    ۱۸٫٫ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴۲۴؛ سیره پیشوایان، صص ۶۲۸ ـ ۶۳۰ با تلخیص.
  21. محمد آزردگان (واصل).
  22. برای مطالعه بیشتر رك:مجله:مبلغان-اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۴، شماره ۶۶

منبع:پرسمان دانشجویی

خروج از نسخه موبایل