نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی

بسم‌الله الرحمن الرحیم


طرح اصلاح اقتصادی دولت که آزادسازی قیمت چهار قلم کالای اساسی روغن، مرغ، تخم‌ مرغ و لبنیات، محور اصلی آنست، مهم‌ترین رویداد هفته جاری در کشورمان بود. اهمیت این موضوع به این دلیل است که با معیشت مردم سروکار دارد و موفقیت و عدم موفقیت دولت سیزدهم در اجرای آن، هرکدام پیامدهای مهمی دارند.
طبعاً هر ایرانی علاقمند به اعتلای کشور خواستار بهبود یافتن وضعیت اقتصادی کشور و بازگشت آن به ثبات و آرامش است. اینکه افرادی از دولت و اقداماتش در چارچوب اصلاح اقتصادی کنونی انتقاد می‌کنند بهیچوجه نباید به معنای مخالفت با دولت یا با اصلاح اقتصادی تلقی شود. آنها معتقدند این روش که دولت در پیش گرفته، نیتجه مطلوب را نخواهد داد و به جای آنکه وضعیت معیشتی مردم بهبود یابد، بدتر خواهد شد؛ فاصله طبقاتی بیشتر می‌شود و سفره مردم کوچک‌تر می‌گردد. دولت، این نظریه را رد می‌کند و با اینکه در همین یک هفته که از اجرای این طرح که نام آن را جراحی اقتصادی گذاشته می‌گذرد، نشانه‌های روشنی از عدم موفقیت آن نمایان شده، بر ادامه آن اصرار می‌ورزد.
براساس نظر منتقدان، طرح اصلاح اقتصادی دولت دچار دو مشکل اساسی است. یکی اینکه این باصطلاح جراحی از جیب و معیشت مردم عادی که طبقه فرودست هستند شروع شده در حالی که می‌بایست از هزینه‌های حکومتی از قبیل بودجه دولت، بودجه مجلس، هزینه‌های تبلیغاتی، تشریفات و امثال اینها شروع می‌شد. دیگر اینکه استمرار پرداخت یارانه به معنای استمرار دمیدن به تنور داغ تورم است، ضایعه بزرگی که در یک دهه و نیم گذشته آن را تجربه کردیم و نتیجه‌ای غیر از افزایش فقر و بیشتر شدن فاصله طبقاتی به بار نیاورد.
انتظار دلسوزان و خیرخواهان از دولت اینست که تا دیرتر نشده به نظرهای مشورتی اقتصاددانان غیروابسته به دولت توجه کند و در طرح خود تجدیدنظر نماید. اگر این تجدیدنظر صورت نگیرد، کشور با مشکلاتی مواجه خواهد شد که چه بسا غیرقابل جبران باشد. به این نکته هم دولتمردان باید توجه کنند که با توسل به ابزار تبلیغاتی نمی‌توانند واقعیت‌ها را تغییر دهند و باید بدانند که گفتاردرمانی جواب نمی‌دهد.
در سایه تبلیغات مربوط به جراحی اقتصادی، هرچند موضوع مذاکرات برجامی تحت‌الشعاع قرار گرفت، ولی تحرکات جدیدی که در زمینه رفع تحریم‌ها صورت گرفت نیز از رویدادهای مهم این هفته کشورمان بود.
انتظار این بود که بعد از سفر امیر قطر به تهران و دیدارش با رهبر و رئیس‌جمهور و همینطور سفر معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، مذاکرات وین ازسر گرفته شود. منابع مطلع می‌گویند آمریکا و ایران هنوز در مورد حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست تروریسم به توافق نرسیده‌اند و گره اصلی مذاکرات نیز همین است ولی با اینحال قرار است مذاکرات درباره سایر موضوعات باقیمانده آغاز شود.
توقف مذاکرات برجامی با جنگ اوکراین نیز بی‌ارتباط نیست هرچند اولیانف مذاکره‌کننده ارشد روسی در موضوع برجام خلاف این را گفته است. روس‌ها از اول در این مذاکرات نظرهائی داشتند و با شروع تجاوز نظامی به اوکراین، خواسته‌هائی را مطرح کردند که موجب اخلال در روند مذاکرات برجامی شد. حمله روسیه به اوکراین، علاوه بر مشکلاتی که برای مذاکرات برجامی و ایران به وجود آورده، بسیاری از کشورهای جهان را نیز دچار مشکل کرده است.
بررسی مهمترین رویدادهای خارجی هفته را با تازه‌ترین تحولات فلسطین آغاز می‌کنیم. این هفته سالروز اشغال خاک فلسطین توسط صهیونیستها بود که فلسطینی‌ها از آن به «روز نکبت» یاد می‌کنند. به همین مناسبت گروه‌های فلسطینی با صدور بیانیه‌هایی ضمن تاکید بر تداوم مبارزه برای آزادی فلسطین، اعلام کردند بیش از همیشه به پیروزی نزدیک‌تر شده‌اند. به گفته فلسطینی‌ها، پس از گذشت ۷۴ سال، نه‌تنها صهیونیستها نتوانسته‌اند موجودیت خود را در فلسطین اشغالی تثبیت کنند و به آن رسمیت ببخشند بلکه امروز بیش از هر زمان احساس ناامنی می‌کنند و مقاومت در سرتاسر فلسطین اشغالی در جریان است.
۷۴ سال قبل گروه‌های صهیونیست اشغالگر با توسل به اقدامات تروریستی، صدها فلسطینی را به قتل رساندند و با حمایت قدرت‌های استعماری حضور منحوس خود را در خاک فلسطین آغاز کردند با این تصور که می‌توانند سرزمین فلسطین را به سادگی غصب کنند ولی ملت فلسطین در طول ۷۴ سال گذشته با مبارزه و پایداری در برابر اشغالگران، امکان تحقق اهداف شیطانی آنها را نداده‌اند هرچند در این مسیر هزینه‌های سنگینی را متحمل شده‌اند. سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی نیز که طبعاً باید در مقابل اشغالگر و متجاوز می‌ایستادند، به سبب اعمال نفوذ قدرتهای حامی صهیونیستها به وظیفه خود عمل نکرده‌اند. صهیونیستها با حمایت این قدرتهای استعمارگر، با جنایت و سرکوب تلاش کرده‌اند شعله مبارزه مردم فلسطین را خاموش کنند و با توسل به حربه‌های مختلف، دنیا را به پذیرفتن موجودیت خود در خاک فلسطین مجاب کنند که ناکام مانده‌اند و عمده ملت‌های جهان همچنان این رژیم را اشغالگر و جانی می‌شناسند که نمونه اخیر آن، ابراز نفرت از کشتن خبرنگار شبکه الجزیره بود که این هفته، جهان را به صحنه اعتراض به این جنایت و سیاستهای ضدبشری این رژیم تبدیل کرد.
نکته تاسف‌آور، خیانت برخی حکومت‌های منطقه است که با غلتیدن در دام عادی‌سازی با این رژیم اشغالگر، در صف جبهه مبارزه با صهیونیستها تفرقه انداخته و به ملت فلسطین، خنجر از پشت زده‌اند. خیانت این دسته از حکام مزدور، حتی اگر بتواند آزادسازی فلسطین را به تاخیر بیندازد هرگز نمی‌تواند ناجی صهیونیستها باشد و فلسطینی‌ها را از دستیابی به حق مشروع‌شان محروم کند.
آتش جنگ در اوکراین همچنان زبانه می‌کشد و این هفته نیز این جنگ ویرانگر و احمقانه، تعداد کثیری را به کام مرگ کشاند. این هفته، شهر ماریوپل پس از نزدیک به سه ماه مقاومت سرسختانه در برابر لشکرکشی همه‌جانبه روسیه سقوط کرد تا بلکه اندکی از رویاهای جاه‌طلبانه پوتین تحقق یابد.
تسلط بر شهر ماریوپل پس از گذشت سه ماه، برای پوتین و ارتشی که مدعی دومین و شاید اولین قدرت نظامی جهان است یک پیروزی تلقی نمی‌شود بلکه پیروزی از آن مردم اوکراین است که حاضر نیستند در برابر قلدری و تجاوز آشکار تسلیم شوند.
دولتهای غربی و در راس آنها آمریکا، همچنان که رئیس‌جمهور اوکراین نیز بارها اشاره کرده، در طول این مدت نشان داده‌اند که حمایت‌هایشان از اوکراین، در راستای تامین منافع و مصالح خود و در چارچوب جنگ قدرت با جبهه شرق به سرکردگی روسیه است و از آن فراتر نمی‌رود. در این میان، مردم اوکراین هستند که تاوان این رقابت قدرتها و جنگ ناخواسته را می‌پردازند.
این هفته لبنان شاهد برگزاری انتخابات مجلس بود. این انتخابات پس از حوادث مهم انفجار بیروت و فروپاشی دولت برگزار شد و به همین دلیل از حساسیت بالایی برخوردار بود.
با این حال نتایج انتخابات حاکی از آن است تغییر مهمی در صحنه‌ سیاسی لبنان ایجاد نشده، جز اینکه پیچیدگی و ابهام در شرایط سیاسی همچنان ادامه خواهد داشت. از مجموع ۱۲۸ کرسی مجلس، ۶۲ کرسی را ائتلاف حزب‌الله و متحدانش کسب کردند و مابقی نیز بین گروههای طرفدار عربستان و افراد مستقل تقسیم شد.
ائتلاف حزب‌الله پیش از این ۷۱ کرسی را در اختیار داشت. این انتخابات یکبار دیگر نشان داد که صحنه سیاسی لبنان ساختار ویژه‌ای دارد که تقریباً تغییرپذیر نیست و اینگونه نیست که یک جناح به تنهایی بتواند قدرت را به خود منحصر نماید و گروههای سیاسی لبنان راهی ندارند به جز اینکه با هم به تفاهم برسند و کلید حل مشکل را باید نه در خارج، بلکه در داخل جستجو کنند.
اکنون، جناح‌های سیاسی لبنان شاید متوجه شده باشند که تبعات تفرقه‌افکنی در داخل و توسل به مداخلات خارجی، متوجه همه گروه‌ها خواهد بود و مداخله و اصرار بر تداوم بحران و کارشکنی در مسیر تشکیل دولت، تنها به سود مداخله‌جویان خارجی، به‌خصوص رژیم صهیونیستی خواهد بود.

خروج از نسخه موبایل