نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

متن نوحه چشم تشنه لبان در سوگ شهادت حضرت ابوالفضل

حضرت ابوالفضل العباس(س)
شهادت حضرت ابوالفضل العباس(س)

عباس بن علی علیه السلام مشهور به قمر بنی هاشم، برادر و یار واقعی امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا به عنوان علمدار و یار با وفای آن حضرت تا آخرین لحظات عمر حضور داشت. آوازه دلاور مردی ‏های حضرت عباس(ع) در آن روزگار طنین افکنده بود و دشمن در پی آن بود تا با اقدامی جسورانه، وی را از صف لشکریان امام حسین(ع) در کربلا جدا سازد. در نهایت با عمودی آهنین بر سر مبارک حضرت ابوالفضل(ع) زد و ایشان را به شهادت رساند

چشم تشنه لبان

پیچیده در فضای حرم بانگ آب، آب
بسته چو خصم بر حرم بوتراب، آب

در وادی عطش زده، دریا خروش داشت
اما به چشم تشنه لبان شد سراب، آب

آوای العطش به ثریا رسیده بود
از سوز قصه آمده در پیچ و تاب، آب

فریاد استغاثه ی طفلان بلند بود
از روی تشنگان ز خجالت شد آب، آب!

عباس، این شرار عطش را کند خموش
در خیمه ها رساند اگر با شتاب، آب

آن ماه هاشمی چو به دریا نهاد پای
الماس نور سفت از آن ماهتاب، آب

در التهاب داغ عطش بر لب فرات
از حنجری فسرده شنید این خطاب، آب:

ای روسیاه! حنجر خشکیده ی حسین
می سوزد از برای تو و، شد کباب آب!

پژمرده نوگلان حسینی ز تشنگی
از روی تشنگان حرم رخ متاب، آب!

این خیل تشنگان همه از آل کوثرند
فردا چه می دهی تو به زهرا جواب، آب!؟

بیرون شد از فرات، ابوالفضل با شتاب
رو سوی خیمه هاست، بر او همرکاب، آب

آنجا که تیر خصم، تن مشگ را درید
ساقی فسرده گشت و گرفت اضطراب، آب

با آنهمه امید، دگر ناامید شد
ساقی چو دید ریخت از آن مشگ آب، آب

با یاد کام تشنه ی طفلان در حرم
لب تشنه داد جان و نخورد آن جناب، آب

در دشت کربلا گذری کن، هنوز هم
پیچیده در فضای حرم بانگ آب، آب

مهدی حسینی

خروج از نسخه موبایل