نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

متن نوحه گلوی نازک از تیر سه شعبه آب کِی خورده در سوگ شهادت حضرت علی اصغر

حضرت علی اصغر (س)
شهادت حضرت علی اصغر در کربلا

در روز عاشورا کودک شیرخواره امام حسین(ع) حضرت علی اصغر از عطش و شدت گرما بی تاب شده بود، رباب و اهل خیام به دنبال این بودند که برای کودک شش ماهه چاره و راهی پیدا کنند. کودک شیرخواره را به دست بابا دادند و امام علیه السلام با دشمن در حال گفتگو بود ناگهان تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید و کودک شش ماهه قربانی خدا و روز عاشورا گشت. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.

گلوی نازک از تیر سه شعبه آب کِی خورده

تو رفتی و بلا دیدم ولی باور نمی کردم
حرم را مبتلا دیدم ولی باور نمی کردم

به دست خاک نسپردم مگر چشمان بازت را
سرت را از قضا دیدم ولی باور نمی کردم

فقط جای تو را فهمید پشت خیمه ها، نیزه
خودم این صحنه را دیدم ولی باور نمی کردم

میان غارت خیمه تمام دلخوشی ام را
به دستی بی حیا دیدم ولی باور نمی کردم

نه قنداقه، نه گهواره، لباست را هم از سویی
میان کیسه ها دیدم ولی باور نمی کردم

چه جا خوش کرده ای مادر کنار حنجر سقا
سر از تن را جدا دیدم ولی باور نمی کردم

مرا دنبال خود منزل به منزل می بری با سر
تنت را کربلا دیدم ولی باور نمی کردم

گلوی نازک از تیر سه شعبه آب کِی خورده
خودم دیدم چرا دیدم ولی باور نمی کردم

الهی مرده بودم که تو را اینگونه سرگردان
بدون دست و پا دیدم ولی باور نمی کردم

تماشا می کنم وقتی لبت سرنیزه می نوشد
از این غم دردها دیدم ولی باور نمی کردم

 جابر عابدی

خروج از نسخه موبایل