نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

مرکزی برای پژوهش‌ها و نوآوری‌های فقهی

 آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی


اهم فعالیت‌های علمی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در گفت‌و‌گو با آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی

*متشکریم که عنایت فرمودید و فرصتی را قرار دادید. در ایام سالگرد رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی قرار داریم. آن مرحوم ابعاد وجودی بسیاری داشتند و خدمات فراوانی را به حوزه‏های علمیه، روحانیت و شیعه، ارزانی داشتند. یکی از ابعاد وجودی ایشان تاسیس مرکز فقهی بسیار مهمی است که همچنان در حوزه علمیه قم می‏‏درخشد. عنایت بفرمایید و گزارشی از وضعیت این مرکز علمی، ارائه کنید.
در ابتدا از دوستان بزرگوار و مسئولان محترم روزنامه وزین «جمهوری اسلامی» تشکر و قدردانی می‏‏کنم و از برادر عزیز و انقلابی‏مان، جناب حجت‌الاسلام والمسلمین «مهاجری» و همچنین از جناب‏عالی و سایر دوستان سپاسگزاری می‏‏کنم.
بیست و ششم خرداد از نظر تاریخ شمسی، پانزدهمین سال ارتحال مرحوم والد ما، حضرت آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی(رض) است. در پاسخ به سوال جناب‏عالی در مورد این یادگار بسیار مهمی که از ایشان باقی مانده؛ یعنی «مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)» اولاً باید دانست که یک ابتکار بسیار بدیع و خلاقیت بسیار مهمی از ایشان بود که در سال ۱۳۷۶، برای استمرار هویت واقعی حوزه‏ها و هویت اصیل روحانیت، حوزه‏ای را در درون این حوزه باعظمت، ایجاد کردند و امروز ۲۵ سال از تاسیس این مجموعه بسیار باعظمت می‏‏گذرد.
اهداف مرکز
ایشان از تاسیس این مرکز، دو هدف مهم را دنبال می‏کردند.
۱) بقای خود حوزه علمیه با احیاء روش علمی‏ رایج در میان اساطین حوزه و گذشتگان در بحث و درس‏های عمیق و عمق بخشیدن به بحث‏ها؛
۲) تربیت و حضور روحانیانی که برای انقلاب، مفید و پاسخ‏گو به نیازهای نظام اسلامی باشند. منظور از نیازهای نظام هم نیازهای فقهی و دینی است که باید افرادی توانمند از نظر اجتهادی و فقهی در این مجموعه، تربیت بشوند تا در مشکلاتی که نظام اسلامی در حرکت خود، با آن برخورد می‏‏کند، بتوانند پاسخگو باشند.
امروز بحمدالله می‏‏بینیم که اهداف مورد نظر ایشان با گذشت نزدیک به ربع قرن از تاسیس این مجموعه، محقق گردیده و فضلای خوبی که واقعاً مسائل جدیدی در نظام اسلامی را مورد پژوهش و اجتهاد قرار داده‏اند، در این مجموعه، تربیت یافته‏اند.
نگاه به مسائل جدید
امروز، یک بخش به نام «فقه پزشکی» را در این مجموعه داریم که در زمان مرحوم والد، راه‏اندازی نشده بود اما اکنون چهار دوره آموزشی آن، انجام گردیده و امسال، چهارمین دوره‏ای است که برای این زمینه، طلبه می‏‏پذیریم و تعداد آن‏ها نیز محدود است؛ یعنی در تمام این مدت، چهل تن را در این رشته پذیرفته‏ایم.
این واقعاً یک تحول بسیار بزرگ در اجتهاد و فقاهت در خود حوزه علمیه به شمار می‏‏رود که ما طلابی که از جهت پزشکی، موضوع‏شناسی را در حد لازم نه تخصصی می‏‏دانند، تربیت می‏‏کنیم. مثلاً وقتی قرار باشد که درباره مساله «سقط جنین» بحث بشود، کارشناسان خبره فن پزشکی و متخصصان در اینجا حضور می‏‏یابند و تمام دوران جنین را از حین انعقاد نطفه تا زمان ولادت، تبیین می‏‏کنند و سپس در پرتو تشخیص موضوع به اجتهاد می‏‏پردازند.
در فقه پزشکی، یک دانش‏نامه بسیار خوب پزشکی را در سه جلد، تولید کردیم؛ چون موضوعات مهم پزشکی مثل «تغییر جنسیت» یا «فقه درمان» که خود، مباحث بسیار مهمی در خود دارد، مورد نیاز است و در دوران کرونا یکی از مراکزی که در میدان فقهی، حضوری جدی داشت، این مرکز بود؛ یعنی ما فقه کرونا را مطرح کردیم، مبانی فقهی تزریق واکسن را کاملاً به بحث نشستیم و به مردم، طلاب و جامعه پزشکی، عرضه کردیم و موفقیت‏های بسیاری خوبی در این زمینه به شمار می‏‏رفت.
در فقه سیاسی نیز همین گونه وارد میدان شدیم و کارهای پژوهشی و تحقیقاتی بسیار خوبی در ذیل این فقه‏های مضاف، انجام شد و این‏ها از اموری است که در زمان مرحوم والد هم از اهداف اولیه ایشان به شمار می‏‏رفت. یکی از فعالیت‏های ما در حوزه فقه سیاسی، استخراج مبانی و مستندات مبنای بسیار مهم و اصیل امام بود که در تعبیر «الاسلام هو الحکومه» تبلور یافته است. امام در کتاب البیع خود فرموده‏اند: «الاسلام هو الحکومه» اما چه مستنداتی برای این فرمایش امام، وجود دارد؟ آیا این یک اجتهاد از ایشان بوده که اسلام را حکومت دانسته‏اند یا بالاتر از اجتهاد، یک امر بین در دین به شمار می‏‏رود. البته تلقّی خود من این است که امام در این بیان، نه به عنون یک اجتهاد و استنباط –که دیگران توان ابطال آن را داشته باشند- بلکه به عنوان امری واضح و بّینی که تاکنون مورد توجه واقع نشده بوده و شاید خود من حدود ۱۶ جلسه، فقط درباره این موضوع، بحث کردم و آیاتی متعدد از قرآن کریم را به عنوان مستند این فرمایش امام، ذکر کردم و البته هنوز هم استمرار دارد؛ یعنی ما آیاتی دیگر هم داریم و خود طلاب مجموعه ما از این وجود این دست آیاتی که می‏‏تواند مستند این فرمایش امام قرار بگیرد، به شگفت آمده بودند. در فقه سیاسی، برای اولین بار در حوزه و این مرکز فقهی، «فقه انتخابات» را مطرح ساختیم؛ به این معنا که مبانی فقهی انتخابات را مشخص کردیم و روشن گردانیدیم که اگر الآن قصد برگزاری یک انتخابات، وجود دارد، آیا شرکت افراد در آن، وجوب شرعی دارد یا مخیرند؟ دلیل هر یک کدام است؟ در این زمینه‏ها هم بحث‏هابی بسیار خوبی تحت عنوان «فقه انتخابات» صورت گرفته و در اینجا نیز به تحکیم نظریه امام(رض) در فقه انتخابات داشتند، پرداختیم.
حتی بحث بسیار مهم «فقه نظام» که متاسفانه عده‌ای از فکر اصلی امام، فاصله گرفته و عده‏ای را وادار ساخته که گمان کنند امام معتقد بود یک فقه دیگر، ورای فقه موجود می‏‏تواند نظام‏های اسلام را برای ما تبیین بکند اما ما در بخش فقه سیاسی، نظریه امام را کاملاً تحکیم کردیم و توضیح دادیم که امام همین فقه موجود را نظام‏ساز می‏‏داند؛ منتها با توجه به اموری که باید در کنار این باشد؛ یعنی مثلاً در باب قضاوت، همین فقه موجود با توجه به اموری که امروز از جهت علمی، برای جرم‏شناسی، جرم‏زدائی و مقابله با جرم، پیشنهاد شده و برخی از آن‏ها در دین، یافت می‏‏شود اما ممکن است برخی از آن‏ها هم ذکر نشده باشد. در اقتصاد نیز همین ضوابطی که داریم، در کنار علم اقتصاد باید قرار بگیرد و به ضمیمه آن، نظامی ورای زمان موجود، طراحی کنیم؛ یعنی ممکن است پنجاه سال دیگر، لازم باشد که با توجه به همین قواعد دینی و با علم اقتصاد و شرائط زمانی آن دوره، نظامی دیگر ارائه بدهیم. به طور کلی، درباره فقه نظام، بحث‏هایی بسیار عمیق مطرح شده است.
در حوزه «فقه قضائی» هم مبانی استفتائات فقهی مرحوم والد را استخراج کردیم که در دو جلد، منتشر گردیده است؛ چون خود مرحوم والد ما بعد از انقلاب، کتاب الحدود و کتاب القصاص را چون مورد نیاز جامعه و قضات بود، تدریس کردند.
در زمینه «فقه اجتماعی» نیز بحث‏هایی بسیار قوی برای اثبات وجود ابعاد اجتماعی در دین کردیم و آیاتی را که در قرآن می‏‏توان اجتماعی بودن دین را از آن‏ها استفاده کرد، مطرح ساختیم و ابعاد اجتماعی دین را هم بر شمردیم. اثبات این‏که این دین، یک دین حداقلی و فردی نیست بلکه یک دین اجتماعی به شمار می‏‏رود، از اموری است که در این مجموعه، انجام شده و مبین و شارح بسیاری از نظریات امام(رض) در باب دین است.
در «فقه هنر و رسانه» هم شاید اولین مرکزی که در قم، موضوعات مسائل رسانه را که از نظر فقهی باید پاسخ داده بشود را در دو جلد، ارائه کرد، این مرکز بود و گروهی که در فقه رسانه، فعالیت می‏‏کنند، مشغول بررسی و تحقیق این موضوعات هستند.
حوزه آموزش
مرادم این است که وقتی مرحوم والد ما(رض) این مرکز را احداث کردند، هم در بُعد آموزش و هم در بُعد پژوهش توسعه پیدا کردیم؛ یعنی ابتدا برای چند سال، فقط بحث خارج، دایر می‏‏شد و سپس بحث سطح به آن ضمیمه گردید و آنگاه از دائزه فقه، پا را فراتر نهادیم و مباحث اعتقادی و کلامی، و مباحث تفسیری را پی‏گیری و راه‏اندازی کردیم. در زمانی که مرحوم والد ما به رحمت خدا رفتند، مرکز فقهی، بیش از حدود صد طلبه نداشت، اما هم‏اکنون فقط بیش از ششصد طلبه در قم و بیش از دویست طلبه در دو مرکز فقهی و کلامی مشهد، مشغول تحقیقات هستند و مرکز کلامی مشهد به اعتراف مسئولان حوزه مقدسه مشهد و شورای مدیریت و بزرگان این شهر مقدس، یکی از مراکز بسیار موفق و مفید است و مسئول محترم همان مرکز کلام، نقل می‏‏کردند که در سفری که به نجف و خدمت آیت‌الله العظمی سیستانی، مشرف شده بودم، گزارش آن مرکز را در حدود نیم ساعت، خدمت ایشان دادم و ایشان بسیار خوشحال شد و فرمود: «باید این مرکز به قوت خود، ادامه بدهد» و برای توفیقاتشان دعا کردند. در مرکز کلامی مشهد، برنامه شناخت همه مذاهب مهم دوران معاصر را اجرا می‏‏کنیم؛ یعنی اگر از یک طلبه در آنجا درخواست بشود که تاریخ، ارکان و عقائد «دیوبندی»ها را ارائه کند، تماماً مسلّطند و الآن هم درحال توسعه، و مرکزی بسیار مفید است.
البته برخی از این فعالیت‏ها در مشهد، در زمان حیات مرحوم والد، نبود و پس از ایشان انجام شده. در «مرکز فقهی کابل» در افغانستان، حدود ۱۰۰ طلبه داریم که از زمان خود حضرت والد در سال ۱۳۸۳ یا ۱۳۸۴، آغاز گردید و ایشان اهتمام زیادی به آن داشتند. تاکنون نیز ۷۰ طلبه از آن مرکز، فارغ التحصیل شده‏اند؛ به نجف رفته در آنجا ثبت‏نام کرده‏اند و همه نیز پذیرفته شده‏اند.
ما در امر آموزش، در هر سال، سعی کردیم با یک برنامه آموزشی قوی‏تر به میدان بیاییم تا بتوانیم طلاب را از جهت آموزشی، با برنامه‏ها و اساتید بسیار قوی‏تر، پرورش بدهیم؛ لذا در این زمینه، بسیار موفق بوده‏ایم. چند تن از ممتحنان حوزه قم برای بنده گفته‏اند که وقتی طلبه مرکز فقهی برای امتحان می‏‏آید، پیداست که قوت علمی بیشتری نسبت به دیگران دارد.
حوزه پژوهش
در بُعد پژوهش نیز به موضوعاتی بسیار فراوان و متنوع پرداخته‏ایم و آثاری که به چاپ رسیده، بیش از ۳۵۰ عنوان را به خود، اختصاص داده که با توجه به وسعت این مجموعه، آمار بسیار بالایی به شمار می‏‏رود. گروه‏های پژوهشی ما نیز از کیفیت بسیار خوبی برخوردارند و الآن هم مشغول به فعالیت هستند.
خدا را شاکریم که با این‏که این مجموعه از نظر مالی، نه به دولت و نه به هیچ یک از مراجع، وابستگی دارد، بلکه عده‏ای که از زمان والد ما به همراه عده دیگری که بعداً افزوده شدند، آن را به وسیله وجوهات شرعیه، اداره می‏‏کنند و ما نیز به طلاب فعال در این مرکز، کمک‏هزینه می‏‏پردازیم و مخارج ماهانه بسیار سنگینی داریم، اما همه بر دوش مردم است و با وجوهات آنان اداره می‏‏گردد. خدا را سپاسگزاریم که تحت نام مبارک ائمه اطهار(ع) توانسته‏ایم گامی بر داریم و همان هدفی که مرحوم والد ما(رض) داشت و فرمودند: «من به دنبال این هستم که با این مرکز فقهی، گوشه‏ای از حقوقی را که ائمه معصومین(ع) به ما دارند، ادا بکنیم و فقه، تفسیر و اعتقادیات آنان را به دنیا ارائه بدهیم». بحمدالله می‏‏توان گفت که با عنایت خداوند تبارک و تعالی نیز موفقیت‏های خوبی به دست آورده‏ایم.
*فرمودید عمده تحقیقات این مرکز، معطوف به معضلات نظام و حکومت اسلامی است. مساله‏یابی در خود مرکز صورت می‏‏گیرد یا به صورت سفارش از بیرون از مجموعه، انجام می‏‏شود؟
غالباً مساله را خود ما پیدا می‏‏کنیم؛ یعنی گرچه ما تفاهم‏نامه‏هایی با برخی از دانشگاه‏ها یا مراکز داریم، اما آن‏ها تاکنون هیچ نتیجه‏ای نداشته است. مثلاً با وزارت دفاع، تفاهم‏نامه‏ای بر سر یک پژوهش در مورد یک مساله امنیتی داشتیم، ولی ما کار خود را ادامه دادیم و آنان هم با آن‏که از اول، بنا بر کمک مالی نداشتند، عقب نشستند. ما هم خدا را سپاسگزار بودیم. این نکته خوبی بود که فرمودید. ما خودمان مساله‏یابی می‏‏کنیم و مسائل مورد نیاز جامعه بشری یا نظام اسلامی را شناسایی می‏‏کنیم و در دستورکار خود، قرار می‏‏دهیم و دنبال می‏‏کنیم.
*آیا چنین مرکزی با این ابعادی که در مسائل نو، کار می‏‏کنند، یک مرکز منحصربه‏فرد است یا مراکز دیگری هم در این زمینه، فعالند؟ اگر پاسخ، مثبت است، نحوه تعامل شما با آنان چگونه است تا کارهای تکراری در این زمینن‏ها صورت نگیرد؟
این مرکز با توسعه‏ای که دارد، منحصر است و لذا الآن خود مسئولان حوزه و مدیریت محترم، برادر بزرگوارمان آیت‌الله «اعرافی» گفته‏اند که ما عنوانی در مجموعه تشکیلاتی خودمان به نام «مجتمع» داریم که به معنای جایی است که چند موسسه، تحت نظر آن باشد و این بزرگ‏ترین عنوانی است که از جهت علمی، برای مراکز علمی دارند. با بررسی‏های انجام‏شده، این مرکز شرائط یک مجتمع را دارد و جای دیگری نیز چنین مرکزی نداریم که هم به فقه بپردازد؛ هم به تفسیر، هم به کلام، هم به آموزش و هم به پژوهش. ما یک مدرسه سطح یک (شامل پایه‏های اول تا ششم) را نیز اداره می‏‏کنیم که پس از آن هم «رسائل» را تا خارج، ادامه می‏‏دهیم و درس خارج نیز تا هفت سال، انجام می‏‏شود، آنگاه فقه‏های مضاف و تخصصی را ارائه می‏‏کنیم. بنده جایی را به این وسعت، سراغ ندارم.
*ارتباط این مرکز با مرکز مدیریت حوزه چگونه است؟
ما تعامل خوبی با مرکز مدیریت داریم و با آن‏که از جهت اداری، زیرمجموعه آنان نیستیم و مستقلیم، اما در سطوح دوم و سوم و نیز ارائه پایان‏نامه، برنامه‏های مصوب مرکز مدیریت را پیاده می‏‏کنیم؛ لذا مجوّز سطح یک تا پنج را مرکز داریم و تعامل بسیار خوبی هم در میان ما جریان دارد. به‏تازگی، طرحی جدید ارائه کرده‏اند و ما با آن، موافق نیستیم، اما عملاً چون طلاب باید در همان محدوده‏های مشخص‏شده ازسوی مرکز، امتحان بدهند، باید برنامه خود را با آنان تنظیم کنیم. در عین تعامل، از جهت مالی و اداری، هیچ گونه وابستگی‏ای به آنان نداریم.
*آنچه می‏‏فرمایید نیز در حوزه آموزش است نه در حوزه پژوهش؟
بله، در حوزه پژوهش اصلاً به آنان وابستگی نداریم، بلکه موضوعات پژوهشی و قرارداد‏ها و هزینه‏هایش به عهده خود ماست و در امر آموزش نیز مبالغی که به اساتید و طلاب پرداخت می‏‏شود، از طرف خود ما صورت می‏‏گیرد اما چون طلبه قصد دارد در نظام اصلی حوزه، مراتب را طی بکند، تعامل و همکاری‏ای با مرکز داریم تا امری مخالف آنجا انجام نشود؛ لذا قاعدتاً مطابق با برنامه‏های مرکز و حتی قوی‏تر از آن، فعالیت‏ها می‏‏شود.
*زمانی، رایج بود که در حوزه قم، نمی‏شد سخنی جدید گفت. اما الآن شاهدیم که هر موضوع جدیدی که در سطح جامعه اتفاق می‏‏افتد، مرکز فقهی «ائمه اطهار(ع)» پیشتاز است و با نشست‏های علمی و اظهارنظرهای علمی خود، مورد اعتنای نخبگان جامعه، واقع می‏‏گردد. بدنه سنتی حوزه و مراجع تقلید در برابر این دست فعالیت‏ها چگونه می‏‏نگرند؟
مطلب بسیار خوبی را مطرح فرمودید. اکنون در همین مرکز، چهار نشست در چهار موضوع مهم را با مجموعه تحقیقات سازمان حج و زیارت -که زیر نظر بعثه مقام معظم رهبری است- برگزار کردیم و برخی از آن‏ها نیز به صورت کلیپ، در فضای مجازی، انتشار یافته است که از جمله آن‏ها می‏‏توان به بحث‏های مربوط به رویت هلال (مانند کفایت رِویت با تلسکوپ و لزوم رویت یا ولادت ماه) اشاره کرد. چون بحث‏هایی که در اینجا مطرح می‏‏شود، بحث‏های شعاری نیست، بلکه همه مستند است، حوزه نیز از آن‏ها استقبال می‏‏کند. در همین بحث‏هایی که با سازمان حج داشتیم، یکی به تخییر در اعمال منا مربوط است که یکی از مشکلات و معضلات حج به شمار می‏‏رود و بزرگان ما در اعمال منا، به احتیاط وجوبی، ترتیب را لازم می‏‏دانند (یعنی ابتدا رمی جمره، آنگاه قربانی و سپس حلق) و این ترتیب، معضلات و مشکلات بسیاری پدید می‏‏آورد و بحث مفصلی در اینجا داشتیم که جزوه آن را خود سازمان حج و زیارت به چاپ رسانید. تغییر مقام ابراهیم، رویت هلال و محدوده مطاف از جمله موضوعاتی هستند که بحث‏های مفصلی پیرامونشان انجام گرفت. بحث‏های مهم دیگری هم شکل گرفته که جناب آقای «استاد میرزا» با همکاری بخش پژوهش، آن‏ها را از مباحث و سخنرانی‏ها استخراج و منتشر کرده‏اند. برای نمونه می‏‏توان به موضوع «عدالت جنسیتی» اشاره کرد که در مجموعه مرکز فقهی، نظریه‏ای در مورد آن، وجود دارد که تمام شبهات مربوط به اختلاف زن و مرد در احکام فقهی را پاسخ می‏‏دهد. البته یکی از انتقادهای ما این است که نظرات حوزه، چندان به بیرون از حوزه نمی‏رسد و این ضعفی است که هم باید خود ما و هم دوستان عزیز ما در مدیریت حوزه، در رفع آن بکوشند تا تحقیقات و حرف‏های جدید را در سطح جامعه، مطرح سازند.
موضوع دیگر، «حجیت خبر واحد در تفسیر قرآن» است که اهمیتی بسیار دارد و مبنای مرحوم علامه طباطبائی(رض) عدم اعتبار خبر واحد در تفسیر قرآن است. ما در اینجا بحث‏ها و جلساتی پیرامون این موضوع برگزار کردیم که چاپ و منتشر گردید. بحث‏هایی که در این چند سال اخیر، درباره عدم اعتبار قرآن موجود، مطرح کرده‏اند نیز از موضوعاتی است که مرکز به آن پرداخته و پاسخ آنان را به صورت علمی و محکم داده است. به طور کلی می‏‏توان گفت یکی از مراکزی که در یکی دو دهه اخیر در مقابل بدعت‏ها و شبه‏های ویرانگر و بسیار خطرناک ایستاده، مرکز فقهی «ائمه اطهار(ع)» بوده است.
در چند سال اخیر، برخی مدعی شدند که قرائت موجود در قرآن، اعتبار ندارد و قرآن موجود، قرآنی که بر پیامبر(ص) نازل شده، نیست. این شبهه تزلزل بسیاری در ذهن طلاب و مردم ما ایجاد کرده بود اما این مرکز به آن‏ها پاسخی درخور داد.
برخی نیز بر این نظر بودند که مساله ایمان و کفر را نباید در «حقوق شهروندی» دخیل بدانیم و این، مستلزم این می‏‏شد که بسیاری از احکام فقهی را تغییر بدهیم و یک حقوق شهروندی براساس منشور حقوق بشر، نوشته بشود نه بر پایه قرآن و مبانی فقهی. ما پاسخی محکم به این نظر دادیم و از صاحب نظریه هم دعوت به مناظره کردیم و نپذیرفت، ولی ما به وظیفه شرعی‏مان عمل کردیم. خدا نکند که دنبال این باشیم که با کسی برخورد وجاهتی بکنیم و او را از چشم جامعه بیندازیم. گرچه کسی که در مسیری غیر از مسیر واقعی دین برود، از چشم جامعه می‏‏افتد اما هدف ما این بوده که به مناظره بنشینیم و مسائل را به بحث بگذاریم.
در بخش پژوهش، آخرین شبهاتی که وهابیان یا برخی از اهل سنت، پیرامون «غدیر» مطرح کرده‏اند نیز پاسخ داده شده است و نام بردن از همه آن‏ها به صورت تک‏تک، زمان را به درازا می‏‏کشد، اما به طور کلی، یکی از کارهایی که امروزه، مرکز فقهی انجام می‏‏دهد، پاسخ به شبهات بسیار خطرناک است. ما موسوعه بسیار مهمی در باب «اعتکاف» داریم که به هفت جلد می‏‏رسد و تمام مباحث مربوط به اعتکاف را از جهت تاریخی، اعتقادی، فقهی و دینی، مورد بحث و بررسی قرار داده و الحمدلله در دسترس، واقع شده است.
پاسخ‏گویی به شبهات مربوط به زنان نیز از فعالیت‏های این مرکز است که در دو جلد به نام «موسوعه رد الشبهات الفقهیه المعاصره: المراه» ارائه گردیده است. موسوعه دیگری هم «موسوعه رد الشبهات الفقهیه المعاصره: الحدود» در مسائل قضائی، از نتایج فعالیت‏های این مرکز است که در سه جلد به شبهات پیرامون مساله قضا، از جمله در بحث ارتداد، پاسخ داده است.
گاهی در مقابل حکم امام در باب ارتداد نیز موضع‏گیری‏هایی صورت می‏‏گیرد. یکی از آقایان درباره فتوایی که مرحوم والد ما در مورد مرتد آذربایجانی داده بود، نامه‏ای نوشت و به‏شدت اعتراض کرد که این مجازات ارتداد، ریشه قرآنی ندارد و فقط یک خبر واحد بر آن، دلالت دارد که نمی‏توان به آن نیز استدلال کرد. بنده یک پاسخ علمی به این نامه نوشتم و ظاهراً برای نخستین بار، اثبات کردم که برخی از آیات قرآن دلالت بر این دارد که حکم مرتد، قتل است؛ مثلاً بعد از این‏که قوم موسی(ع) گوساله‏پرست شدند، از حضرت پرسیدند: ما چه‏کار بکنیم؟ حضرت نیز در پاسخ فرمود: «فَتُوبُوا اِلى‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا اَنْفُسَکُمْ» که به نظر ۹۹ درصد از مفسران، عبارت «فَاقْتُلُوا اَنْفُسَکُمْ» حکم مرتد در زمان حضرت موسی(ع) بوده است. ما نیز با استناد به استصحاب شرائع سابقه (که یک بحث اصولی است) و مهیمن بودن قرآن بر شرائع گذشته (از دو راه) ثابت کردیم که آن حکم در شریعت ما نیز باید باشد.
غرض، این است که به‏لطف خدا، دعای ائمه معصومین(ع) و تحت عنایات حضرت معصومه(س) که واقعاً پیداست که این توفیقات از عنایت این بی‏بی هم هست، این مرکز فقهی به نظرم پیشتاز است و البته مراکز دیگری هم به این امر می‏‏پردازند اما در پاسخ‏گویی به شبهات بسیار مهم و امروزینی که می‏‏تواند مسیر فکری جامعه و افراد را تغییر بدهد، توفیقات بسیاری داشتیم و از خداوند می‏‏خواهیم که این توفیقات را افزایش بدهد.
بخش پژوهشی ما در طرح مسائل بسیار مهمی مانند کنترل جمعیت -که رهبری معظم هم در چندین سال قبل، آن را یکی از اشتباهات مسئولان نظام شمرده‏اند- سال‏ها پیش از آن، بحث کردیم و به مجلس فرستادیم اما مجلس آن را نپذیرفت تا آن‏که بحمدالله نظر رهبری عوض شد و فرمودند که این رویه باید تغییر پیدا بکند.
در بحث فقه هسته‏ای نیز در چند سال پایانی، بنیان‏گذار فقه هسته‏ای بود ولو میوه‏اش را مراکزی دیگر چیدند، و الا ما دو سال در خفا جلسات بسیاری خوبی، هم در موضوع‏شناسی و هم در مباحث فقهی آن، برگزار کردیم و مبانی فقهی نظریه‏ای را که رهبر معظم انقلاب داشت، با حدود ۸ مقاله به صور مستدل نوشتیم. حوزه باید بداند که چقدر می‏‏تواند کارآیی داشته باشد.
یکی از رساله‏هایی که در فقه هسته‏ای بود، مربوط به خود من بود و خودم نیز نوشته بودم، به انگلیسی، ترجمه کردیم منتها چاپ نشده بود اما چند نسخه از ترجمه آن در دسترس ما بود. یکی از کاردینال‏های موجود در آمریکا، به مناسبتی دعوت شده بود که در تهران، جلسه داشته باشد، تماس گرفت و درخواست ملاقات با نویسنده این رساله را کرد. به قم آمد و گفت: برای ما بسیار عجیب است که اسلام برای موضوعی در این زمان (مساله بمب هسته‏ای) حرف دارد و شما با آیات قرآن و روایات و مبانی اجتهادی، آن را مطرح ساخته‏اید. من علاقه داشتم نویسنده این رساله را بببینم.
می‏خواهم عرض کنم که دوستانی که این مصاحبه را می‏‏خوانند، باید بدانند که حوزه می‏‏تواند کارآیی بسیاری داشته باشد و امروز، به دنبال این است که نظر حوزه را بداند.
در اینجا به عنوان جمله معترضه، باید دانست که مسئولان نظام از ابتدای انقلاب تاکنون از ظرفیت‏های حوزه، بهره نبرده‏اند و این باید روشن باشد. یعنی از آغاز انقلاب تا امروز، از حوزه، مطالبه کرده‏اند اما از ظرفیت‏های حوزه و افکار و انظار موجود در آن، استفاده نبرده‏اند. در سال ۱۳۹۸ در یک بحث آزاد در تلویزیون گفتم که پرداخت یارانه با دین، موافقت ندارد و اگر طراحان این موضوع، کارشناسی دینی بکنند، مخلّ به اقتصاد کشور است و برای همین مردمی که آن را دریافت می‏‏کنند، زیان‏بار است، اما کسی توجه نکرد و حتی با مجری آن برنامه تلویزیونی هم برخورد شد.
به یاد دارم که زمانی در تلویزیون، مسائلی را پیرامون ربا مطرح کردم و در همان ایام، در حرم حضرت رضا (علیه‌السلام) مشغول نماز بودم که متوجه شدم آقایی مطلبی دارد و منتظر است تا نماز من به پایان برسد و آن را مطرح کند. بعد از آن‏که نمازم تمام شد، کلیپ سخنان بنده را در گوشی خود به من نشان داد و گفت: من این سخنان را بیش از صد بار شنیده‏ام و این، زندگی مرا متحول کرده است. چرا این مطالب را تاکنون برای ما نگفته‏اید؟ به نظر من نه رسانه و نه مسئولان نظام، از ظرفیت‏های حوزه برای مسائل نظام یا اصلاً استفاده نمی‏کنند و یا به‏درستی، بهره نمی‏گیرند. اما حوزه باید وظیفه خود را انجام بدهد و به کار فکری و مسئولیت دینی خویش بپردازد، به طوری که در هیچ مساله‏ای، خلا فقهی وجود نداشته باشد. شما امروز، یک مساله پزشکی را پیدا نمی‏کنید که خلا فقهی در آن دیده بشود و مدعی عجر فقه از پاسخ‏گویی در آن باشیم. در سایر مسائل نیز همین وضعیت حاکم است و البته مدعی نیستیم که همه مسائل هم جواب داده شده، بلکه جواب همه وجود دارد و باید استخراج، استنباط و برای جامعه، تبیین بشود.
*از عنایت شما متشکریم.

*امروز بحمدالله می‏‏بینیم که اهداف مورد نظر موسس مرکز فقهی ائمه اطهار با گذشت نزدیک به ربع قرن از تاسیس این مجموعه، محقق گردیده و فضلای خوبی که واقعاً مسائل جدیدی در نظام اسلامی را مورد پژوهش و اجتهاد قرار داده‏اند، در این مجموعه، تربیت یافته‏اند
*به نظر من نه رسانه و نه مسئولان نظام، از ظرفیت‏های حوزه برای مسائل نظام یا اصلاً استفاده نمی‏کنند و یا به‏درستی، بهره نمی‏گیرند. اما حوزه باید وظیفه خود را انجام بدهد و به کار فکری و مسئولیت دینی خویش بپردازد
*هم‏اکنون بیش از ششصد طلبه در قم و بیش از دویست طلبه در دو مرکز فقهی و کلامی مشهد، مشغول تحقیقات هستند
*در بُعد پژوهش نیز به موضوعاتی بسیار فراوان و متنوع پرداخته‏ایم و آثاری که به چاپ رسیده، بیش از ۳۵۰ عنوان را به خود، اختصاص داده که با توجه به وسعت این مجموعه، آمار بسیار بالایی به شمار می‏‏رود

خروج از نسخه موبایل