متن نوحه شرمنده ام در سوگ شهادت حضرت مسلم
دارم وصیت می کنم شاید نیاییبا باد صحبت می کنم شاید نیایی دارد مسیرت را نشانم می دهد باداز روی دروازه تکانم می دهد باد با داغ بی اندازه می گِریم که برگرداز بِین این دروازه می گِریم که برگرد با سر میان کوفیان مهمانم آقاتا لحظه ای که می رسی می مانم آقا روزی که می آیی مرا بشناس وقتیاز روی این دروازه آویزانم آقا هر روز سنگم می زنند از دور و نزدیکبازیچه ی تمرین این طفلانم آقا هر روز یک دندان من کم می شود تاقربان دندانت شود دندانم آقا شرمنده ام اینجایم و بال و پَرم...