نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

روحانیت و جامعه اخلاقی

روحانی روحانیت حوزه علمیه

روحانی روحانیت حوزه علمیه

مقالات مذهبی / ضرورت بحث پیرامون ضرورت اخلاق در جامعه در نگاه نخست امری غیرلازم جلوه می‌کند چرا که مساله آنقدر بدیهی و روشن است که جائی برای برهان و استدلال باقی نمی‌گذارد به ویژه آن که ضرورت این مسئله به صورت مکرر ازسوی بزرگان و شخصیت‌های مختلف و دل سوزان امر و صاحبان قلم گوشزد می‌شود. با این حال، اهمیت و جایگاهی که این امر در واقعیت جامعه دارد ایجاب می‌کند باز هم مورد توجه قرار گیرد، به ویژه آن که شاهدیم نه تنها قدم‌های کافی برای گسترش هر چه بیشتر اخلاق و فضیلت‌های اخلاقی در جامعه برداشته نمی‌شود بلکه حتی برای جلوگیری از بی‌اخلاقی‌های روشن که در جامعه به خصوص در عرصه سیاست ورزی آن هم ازسوی برخی روحانیان رخ می‌دهد، نیز اقدام عملی موثری صورت نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد جامعه ما در این زمینه با یک دوگانگی آزاردهنده مواجه است، از یک سو، دل‌سوزان بر ضرورت توجه به امور اخلاقی تاکید دارند و از پایبندی به موازین ارزشی سخن می‌گویند؛ ازسوی دیگر، در مقابل روشن‌ترین بی‌حرمتی‌ها سکوت اختیار می‌کنند.
از یک طرف همه مشتاقان انقلاب و نظام که اکثریت نخبگان جامعه را شامل می‌شوند با توجه به جایگاه اخلاق در جامعه و تاثیر آن در حوزه‌های مختلف زندگی به ویژه شیوه حکومت‌داری، نسبت به بی‌توجهی به آن اظهار تاسف و نگرانی و حتی احساس خطر می‌کنند؛ از طرف دیگر، بداخلاقی هر روزه مرزهای ارزشی جامعه را در می‌نوردد و حجاب‌های هنجارها را یکی پس از دیگری پاره می‌کند. از یک سو، عزیزانی سیره بزرگان و گذشتگان به ویژه سیره حضرت امام و سفارشات مکرر ایشان را یادآور می‌شوند، ازسوی دیگر اخلاق‌سوزان بی‌باک، با آزادی تمام در پی فعالیت‌های تخریبی خود هستند.
مسولیت نخبگان
براستی مسئول این امور کیست و چه کسانی باید به این مسائل سامان دهند؟
تردیدی نیست که تک تک افراد جامعه و شهروندان جامعه اسلامی نسبت به این مهم وظیفه مندند و باید تلاش نمایند محیط زندگی خویش را به ارزش‌های الهی بیارایند و فضای زیست خود را به اخلاق اسلامی معطر نمایند اما آنچه از آموزه‌های دین به ویژه روایتی از پیامبر اسلام (ص) بر می‌آید، این است که دو گروه از خواص جامعه نسبت به اصلاح و هدایت معنوی جامعه مسئولیت افزونتری دارند که در صورت عدم پایبندی به آن، عواقب فساد و انحراف جامعه نیز به عهده آنان خواهد بود. «قال: رسول‌الله(ص): صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی و قیل: یا رسول‌الله و من هما قال: الفقها والامرا رسول خدا(ص) فرمود: دو گروه از امت من اگر صالح باشند امت من نیز به صلاح خواهد گرائید و اگر فاسد باشند آنان نیز فاسد خواهند شد. گفته شد یا رسول‌الله آن دو گروه کیانند فرمود: دانشمندان و حکومت گران» (بحارالانوار، ۲/ ۴۹).
براساس این روایت، حاکمان و عالمان نسبت به صلاح و فساد جامعه مسئولند و نوع شخصیت و عملکرد آنان بر جامعه تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. یعنی حاکمان جامعه به لحاظ مسئولیت سنگینی که در اداره امور مردم و سرپرستی آنان به عهده دارند و نقش مستقیمی که در سرنوشت جامعه ایفا می‌کنند، در صلاح و فساد مردم و جامعه نیز موثر می‌باشند. از این رو، اگر خود صالح باشند، در واقع برای اداره امور مردم هم صاحب صلاحیت بوده، براساس مصالح مردم عمل خواهند کرد و مردم نیز با الگوی آنان تربیت خواهند شد و زندگی مومنانه‌ای را رقم خواهند زد. اما در صورتی که خود صالح نباشند، مردم را به فساد و تباهی کشانده، کج فهمی‌ها و انحرافات رفتاری خود را به آحاد جامعه تحمیل خواهند کرد. ازسوی دیگر، علما و دانشمندان نیز چون نقش هدایت‌گری و اندیشه سازی جامعه را بعهده دارند، در واقع پشتیبان امرا بوده و مواظبت می‌نمایند تا آنان راه صحیح طی کرده، دچار خطا و اشتباه یا کج‌روی و انحراف نگردند و در صورت مشاهده هرگونه کاستی، با خیرخواهی و نصیحت یا امربه معروف و نهی از منکر، آنان را به راه درست واخواهند داشت اما اگر خود نیز براساس موازین دینی و الهی رفتار ننمایند، وظیفه خود را انجام ندهند و یا خدای نخواسته، به مظاهر فساد و تباهی آلوده گردند، مردم را به همان مسیر خواهند کشاند. بدین ترتیب، این موضوع هنگامی اهمیت بیشتری می‌یابد و حساسیت ویژه پیدا می‌کند که خود علما و دانشمندان حاکمان بر مردم نیز بوده باشند. در این صورت، در واقع هر دو مسئولیت فوق بر دوش گروه عالمان و دانشمندان بوده و مسئولیت آنها مضاعف خواهد شد. در این صورت، هرگونه پیشرفت و تکامل مادی و معنوی و نیز هر گونه انحراف و فساد در مردم و جامعه، تنها به عهده علما و دانشمندان بوده، عواقب آن نیز با آنان خواهد بود و امروزه علما و روحانیون و حوزه‌های علمیه چنین نقشی را ایفا می‌کنند. بنابراین، مسئولیت هر گونه کاستی در امور جامعه از جمله ناهنجاری‌های اخلاقی در عرصه‌های عمومی و سیاسی به عهده این قشر خواهد بود و نمی‌توانند از مسئولیت آن شانه خالی نمایند.
با این حال و با توجه به مضمون بلند روایت بالا، روحانیان و حوزویان قبل از نگاه به نابسامانی‌های اخلاقی در جامعه، باید در رفتار و کردار خود اندیشه نمایند و قبل از هر چیز، خود را اصلاح نمایند تا به تبع آنان امور اخلاقی جامعه نیز اصلاح گردد.
امام و مسئولیت روحانیت
از امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی میراث گرانقدری در موضوعات مختلف بجامانده است. یکی از این موضوعات که مورد توجه خاص ایشان بوده «حوزه و روحانیت» است. امام بزرگوار، هم ایمان و اعتقاد به این قشر داشت و با تمام وجود از آن دفاع می‌کرد و هم از آینده آن نگران بود. لذا رهنمودهای روشنگرانه‌ای هم ارائه می‌فرمود. یکی از نگرانی‌های حضرت امام نسبت به حوزه و روحانیت آن بود که اینان با بی‌اعتنایی به جایگاه و موقعیت هدایتگری خود در جامعه رفتاری از خود بروز دهند که موجب تخریب موقعیت اسلام در میان مردم گردد و عواقب ناگواری به بار آورد. از دیدگاه امام خمینی چون روحانیون نماینده پیامبر(ص) و امام زمان (عج) می‌باشند، مورد علاقه مردم هستند عشق و محبت به روحانیت برخاسته از عشق و علاقه آنان به دین و پیشوایان دینی است، لذا چنانچه در گفتار و کردار روحانی مورد خلافی را هر چند کوچک مشاهده کنند او را طرد و بعضی هم به اسلام بدبین می‌شوند و مسئولیت این انحراف بر عهده روحانیان متخلف است.
اوج ارتباط روحانیت با مردم در امر تقلید آنان از عالم دینی و مرجع تقلید است که احکام و قوانین اسلامی را در اختیار آنان قرار می‌دهد. یکی از مظاهر قدرت اسلام بویژه شیعیان که استعمارگران را در طول تاریخ نگران می‌کرده است، ایمان و اعتقاد مردم به عالمان دینی و تقلید از آنان است و این ارتباط قدرتی به عالم دینی می‌دهد که می‌تواند از کیان اسلام و منافع مردم در برابر متجاسران حمایت نماید. مردم همیشه روحانیت را حامی و مدافع خود در خطرات می‌دانند و بالاتر از آن هویت دینی و الهی خود را در آئینه آنان می‌بیند اما در عین حال، طاقت مشاهده هیچ خلاف و انحرافی را از آنان ندارند. موقعیت روحانیت به موازات جایگاهی که در دید مردم دارد و به همان اندازه نیز قابلیت شکنندگی دارد و کوچکترین خطا می‌تواند عوارض زیان باری را بر باورهای مردم وارد کند. حضرت امام با همین نگاه است که می‌فرماید:
«توجه داشته باشید که آخوند شغلش بزرگترین شغل‌ها و مسئولیتش بزرگترین مسئولیت‌ها است یک شخص روحانی می‌تواند یک ملت را نجات بدهد و یک شخص روحانی می‌تواند یک ملت را به تباهی بکشد» (صحیفه امام ۸/ ۲۶۲).
بنابراین اگر امروزه از وضعیت اخلاقی جامعه همه ما نگرانیم. اگر تهمت زدن، هتک شخصیت افراد و آبروریزی، سخنان ناپخته و نابجا در تریبون‌های نماز جمعه، بهم زدن جلسات سخنرانی و… به آسانی خوردن آب شده است، برای آن است که گاه خودمان به آن آلوده‌ایم. به تعبیر حضرت امام: «اگر خدای نخواسته گوینده‌ای خودش آلوده باشد نمی‌تواند با گفتار خودش دیگران را از آلودگی جلوگیری کند. اول باید خودمان اصلاح بشویم و مردم را اصلاح کنیم». (همان، ۱۵/ ۳۳۲)
وقتی خودمان در سخن گفتن، در مصاحبه‌ها، در تریبون‌ها و در کف خیابان، عنان اختیار از کف داده، هر سخنی را به زبان می‌آوریم و حیثیت هرکسی را که با ما نباشد، براحتی لگدمال می‌کنیم و هر جلسه‌ای را نپسندیم با حمایت قدرت‌های پنهان، تعطیل می‌کنیم، چگونه می‌توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم تا آداب اسلامی و اخلاقی را مراعات کنند. امروزه بعضی جریانات تندرو و رسانه‌ها که میدان‌دار بداخلاقی عمومی در جامعه هستند و هر کاری را که خود مطابق هواهای خود بیابند انجام می‌دهند، با واسطه یا بی‌واسطه، روابطی هم با بعضی روحانیون و یا نهادهای منتسب به روحانیون دارند و اگر دستوری عمل نکنند، به آسانی قابل کنترل می‌باشند اما این‌که این حضرات، مانع بداخلاقی‌های آنها نمی‌شوند، جای سوال دارد و این گمان را در اذهان پدید می‌آورد که شاید آنها نیز به این بداخلاقی‌ها رضایت دارند!
انتظار کاملا بجا و درستی که از روحانیت معظم حوزه‌های علمیه و به ویژه مراجع معظم تقلید که بحمدالله از این امور بدورند و گاه از این بداخلاقی‌ها انتقاد هم می‌کنند وجود دارد این است که به مسئولیت تاریخی خود عمل نمایند و نشان دهند که روحانیت و حوزه‌های علمیه همواره در برابر بداخلاقی‌ها موضع دارند و خروج از جاده اخلاق و انصاف را هرگز بر نمی‌تابند. این راه روشنی است که پیامبرگرامی اسلامی پیمود و اگر رسول گرامی اسلام پس از چهارده قرن همچنان اسوه حسنه بوده و تا قیام قیامت بر بالای این قله خواهد ماند، بدین سبب است که به شهادت قرآن کریم آن حضرت بر خلق عظیم تکیه داشت و در پرتو رحمت الهی بر مردم خوش اخلاق و مهربان گردید و اگر تندخو و سنگدل بود، قطعا مردم از اطراف او پراکنده می‌شدند و زحمات آن حضرت به هدر می‌رفت و البته اسلام هم نمی‌توانست سربلند کن

*حاکمان و عالمان نسبت به صلاح و فساد جامعه مسئولند و نوع شخصیت و عملکرد آنان بر جامعه تاثیر مستقیم خواهد گذاشت
*یکی از نگرانی‌های حضرت امام نسبت به حوزه و روحانیت آن بود که اینان با بی‌اعتنایی به جایگاه و موقعیت هدایتگری خود در جامعه رفتاری از خود بروز دهند که موجب تخریب موقعیت اسلام در میان مردم گردد و عواقب ناگواری به بار آورد
*این‌که حضرات، مانع بداخلاقی‌های آنها نمی‌شوند، جای سوال دارد و این گمان را در اذهان پدید می‌آورد که شاید آنها نیز به این بداخلاقی‌ها رضایت دارند

منبع : روزنامه جمهوری اسلامی / مهدی پورحسین

خروج از نسخه موبایل