درباره تب دکتر و وکیل شدن در کشور

پایگاه خبری و تحلیلی رشد ( roshdnews.ir ) تب دکتر و وکیل شدن همچنان بالاست
از کودکی، خانوادهها در گوش فرزندان خود زمزمه کردهاند که آرزو دارند فرزندشان دکتر، پزشک، استاد، وکیل یا مهندس شود؛ تصویری مبهم و ایدهآلگرایانه که دانشآموزان را به سوی کمالگرایی سوق داده و تصوراتی نادرست و غیرواقعی از آینده برایشان ساخته است.
در میان رشتههای مختلفی که در اختیار دانشآموزان مقطع متوسطه دوم قرار دارد، رشته «علوم تجربی» همچنان پرطرفدارترین انتخاب است و طبق آمارها و نظرات کارشناسان تحصیلی بخش قابلتوجهی از دانشآموزان، مسیر تحصیلی خود را به امید قبولی در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و سایر شاخههای علوم پزشکی انتخاب میکنند.
در کنار علوم تجربی، رشته «علوم انسانی» نیز جایگاه قابلتوجهی در میان انتخابهای دانشآموزان دارد؛ تمایل به مشاغلی مانند وکالت، قضاوت و تدریس دانشگاهی باعث شده تب و تاب این رشته همچنان بالا بماند؛ این گرایشها ریشه در نگاه فرهنگی جامعه به مشاغل خاص و پرآوازه دارد؛ مشاغلی که نهتنها وجهه اجتماعی بالایی دارند بلکه به باور خانوادهها میتوانند امنیت شغلی بیشتری ایجاد کنند.
اما کارشناسان هشدار میدهند که تمرکز بیشازحد دانشآموزان بر این دو رشته، موجب برهم خوردن توازن میان شاخههای نظری و مهارتی میشود، این عدم تعادل بهویژه در شرایطی که بسیاری از رشتههای فنی و تخصصی بازار کار مناسبی دارند اما کمتر مورد توجه قرار میگیرند، میتواند در آینده باعث کمبود نیروی کار ماهر و افزایش تعداد فارغالتحصیلان فاقد مهارتهای کاربردی شود.
در چنین شرایطی، هدایت تحصیلی آگاهانه و مبتنی بر استعداد، علاقه و نیاز واقعی بازار کار، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است، مسئولان آموزشی تأکید میکنند که خانوادهها و دانشآموزان باید با دیدی باز و باتوجە به استعداد و مهارت خود، همچنین با استفاده از مشاورههای تخصصی، مسیر تحصیلی خود را انتخاب کنند تا هم آینده شغلی تضمین شود و هم نیازهای توسعهای کشور به شکل متوازن تأمین گردد.
در این میان، سخنان دانشآموزان مهر تأییدی بر این حقیقت تلخ است که آرزوهای بلندپروازانهای مانند وکالت، پزشکی و استادی دانشگاه، آینده بسیاری از آنان را در معرض خطر قرار داده است. این رویاهای مشترک، هرچند نشان از انگیزه و تلاش جوانان دارد، اما باعث شده است انتخابهای تحصیلیشان بهگونهای نامتوازن و بدون در نظر گرفتن استعدادهای فردی و نیازهای واقعی بازار کار شکل بگیرد.
سامیار دانشآموز رشتە تجربی در گفتوگو با ایسنا میگوید: از بچگی پدر و مادرم به من میگفتند که چقدر دوست دارند که من دکتر شوم، مدام میگفتند که پزشکی یک شغل با پرستیژ و درآمد بالاست، هرچند کە خود من هم به زیستشناسی علاقه دارم، اما واقعیتش این است که فشار خانواده خیلی زیاد بود.
ادامه میدهد: جدای از فشار خانوادە تمام دوستان و فامیل هم وقتی از من میپرسند میگویند “انشاءالله دکتر میشی!” این توقعات، فشار زیادی به من وارد میکند و مدام ترس این را دارم که با قبول نشدنم ناامیدشان کنم.
مبینا هم که امسال قصد انتخاب رشتە را دارد میگوید: من خودم خیلی به هنر و طراحی علاقه دارم، اما پدرم که وکیل است، معتقد است که اگر وارد رشته علوم انسانی شوم، بعدها و در آیندە میتوانم با وکیل شدن جایگاە اجتماعی خوبی را در جامعه داشتە باشم.
وی افزود: به اعتقاد پدر بنده این مشاغل احترام زیادی در بین جامعه و حتی در بین مردم دارند، من هم علیرغم میل باطنیم چون نمیخواهم پدرم را ناراحت کنم، قصد دارم رشته انسانی را انتخاب کنم؛ هرچند که احساس میکنم در مسیری هستم که خودم واقعاً نمیخواهم و گاهی اوقات احساس میکنم استعدادهای اصلی من نادیده گرفته شدەاند.
مهراد هم میگوید: من از بچگی دوست داشتم با دستهایم کار کنم و وسایل را تعمیر کنم، عاشق الکترونیک و مکانیک بودم و در بچگی اسباببازیهایم را زیر و رو میکردم تا بتوانم آنها را تعمیر کنم و وقتی تصمیم گرفتم وارد رشته فنیوحرفهای شوم، خیلی از معلمها و حتی خانوادهام با من مخالفت کردند و میگفتند که “حیف معدل بالای تو نیست که بروی فنی؟” یا “آیندهای ندارد و باید بری سراغ رشتههای اصلی! اما من به حرف دلم گوش دادم زیرا میدانم که در بازار کار به متخصصهای فنی نیاز هست و مطمئنم که میتوانم آینده خوبی را برای خودم بسازم.
مریم نیز میگوید: من همیشه به ریاضی و فیزیک علاقه داشتم و حل مسائل پیچیده برایم لذتبخش بود، اما فشار و سودای والدینم برای اینکە من روزی پزشک شوم مرا به سمت انتخاب رشتە تجربی سوق داد.
علی هم میگوید: من رشته تجربی را انتخاب میکنم چون فکر میکنم تنها راه رسیدن به موفقیت و درآمد خوب از این مسیر است، راستش علاقه چندانی به درسهایش ندارم و بیشتر مواقع احساس میکنم کە مجبورم این راه را ادامه دهم، از طرفی از اینکه آنقدر باید تلاش کنم و درس بخوانم و در نهایت شاید به هدفم نرسم، استرس زیادی دارم.
اضافه میکند: اما پدر و مادرم اصرار دارند که با درس خواندن زیاد و شرکت در کلاسهای کنکور میتوانم موفق شوم.
حجتالله موسوی، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان کردستان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به چالشهای جدی در نظام هدایت تحصیلی دانشآموزان، از افزایش بیرویه گرایش دانشآموزان به رشتههای نظری بهویژه علوم تجربی و علوم انسانی ابراز نگرانی کرد و آن را به یک «سونامی» تشبیه کرد که در آینده میتواند تبعات جدی برای اشتغال و توسعه اقتصادی بهدنبال داشته باشد.
موسوی با تاکید بر ضرورت توسعه متوازن شاخهها و رشتههای تحصیلی گفت:
بر اساس آمار سال تحصیلی گذشته، حدود ۶۰ درصد از دانشآموزان دوره دوم متوسطه در شاخه نظری و تنها ۴۰ درصد در شاخههای فنیوحرفهای و کاردانش تحصیل میکنند، در حالی که در نظامهای آموزشی پیشرفته این نسبت یا برابر است یا گرایش به سمت رشتههای مهارتی بیشتر است.
وی افزود: متأسفانه ۵۱ درصد دانشآموزان شاخه نظری در رشته علوم انسانی و ۴۰ درصد در رشته علوم تجربی تحصیل میکنند، این در حالی است که رشتههایی مانند ریاضیفیزیک که با بازار کار نوین مانند هوش مصنوعی در ارتباط هستند، با استقبال کمتری مواجهاند.
معاون آموزش متوسطه کردستان، گرایش گسترده به رشته تجربی را ناشی از «انتظارات نادرست» درباره ورود به رشتههای پرطرفداری چون پزشکی و دندانپزشکی دانست و تصریح کرد: تعداد صندلیهای دانشگاهی در این رشتهها محدود است و این عدم تناسب منجر به سرخوردگی و بیکاری دانشآموختگان خواهد شد.
فقدان شناخت بازار کار، عامل انحراف در هدایت تحصیلی
موسوی با بیان اینکه یکی از مهمترین اهداف هدایت تحصیلی، تطابق میان استعداد، رغبت دانشآموز، نیاز بازار کار و ظرفیت منطقهای است، ادامه داد: در دوره متوسطه اول، آزمونهای رغبت و توانایی برگزار میشود که ۳۵ درصد در انتخاب رشته نقش دارند. ۳۰ درصد دیگر نیز مربوط به سوابق تحصیلی دانشآموز است. مشاوران مدارس هم موظفند دانشآموزان و خانوادهها را راهنمایی کنند.
وی در پاسخ به انتقاداتی درباره ناکارآمدی مشاوره تحصیلی گفت: واقعیت این است که برخی خانوادهها با اصرار بر انتخاب رشته خاص، روند طبیعی هدایت تحصیلی را مختل میکنند. متأسفانه نگاه خانوادهها به برخی رشتهها همچنان سنتی است و بسیاری از رشتههای دارای آینده شغلی روشن، از چشم آنها پنهان مانده است.
هشدار نسبت به آینده بازار کار کشور
موسوی ضمن هشدار نسبت به بههم خوردن توازن هرم شغلی کشور تأکید کرد:
اگر این روند ادامه پیدا کند در آینده با انبوهی از فارغالتحصیلان بدون مهارت مواجه خواهیم بود که امکان ورود به بازار کار ندارند، این موضوع نهتنها اقتصاد، بلکه ساختار اجتماعی کشور را نیز دچار بحران خواهد کرد.
توصیه به اولیا و دانشآموزان
وی در پایان با دعوت از خانوادهها برای مراجعه به میزهای خدمت مشاوره در ادارات آموزش و پرورش گفت: انتخاب رشته باید بر اساس شناخت واقعی از استعداد و علاقه دانشآموز و با در نظر گرفتن ظرفیتهای شغلی آینده، نه صرفاً بر مبنای دیدگاههای کلیشهای انجام شود.