نوحه میثم تمّار توام در سوگ شهادت حضرت مسلم
گر چه ای یار، اسیر کف اغیار توامنی گرفتار عدو بلکه گرفتار توام نام تو وِردِ زبانم به سر دار شده ستتو علی هستی و من میثم تمّار توام می زند خصم مرا طعنه ولی غافل از آنبر سرم نیست هوایی که هوادار توام دستم از پشت اگر بسته، دگر قطع نشدفکر انگشت تو و دست علمدار توام گر شکافی لب من خورده دگر چوب نخورددر غم چوب یزید و لب خونبار توام دشمنم آب دهد لیک ننوشم هرگزگرچه لب تشنه ولی تشنه دیدار توام علی انسانی