نماد سایت پایگاه خبری و تحلیلی رشد

آزادی بیان در اندیشه و سیره شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی / قسمت هشتم

شهید آیت الله بهشتی

شهید آیت الله بهشتی

بازخوانی متن مناظره شهید بهشتی با سران حزب توده، سازمان فدائیان خلق و جنبش مسلمانان مبارز
قسمت هشتم

مقدمه
برگزاری مناظره تلویزیونی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی با سه تن از سران احزاب وقت یعنی حبیب‌الله پیمان از جنبش مسلمانان مبارز، مهدی فتاپور از سازمان فدائیان خلق (اکثریت) و نورالدین کیانوری از حزب توده ایران که در روز جمعه مورخ ۱/۳/۱۳۶۰ (حدود یکماه قبل از شهادت شهید بهشتی) تحت عنوان بحث آزاد پیرامون مسائل سیاسی – اجتماعی بنام «آزادی، هرج و مرج، زورمداری» انجام شد، یکی از نادرترین اتفاقات در انقلاب‌ اسلامی ایران بود که در آن مخالفین نظام جمهوری اسلامی در گفتگو با رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی نظرات خود را بیان کردند و از تلویزیون کشور پخش ‌شد. مهم‌ترین نکته این مناظره، اعتقاد عملی به آزادی بیان و برخورد اندیشه‌ها و عمل به شعارهایی بود که در روزهای مبارزه علیه رژیم طاغوت بر زبان‌ها جاری بود. قسمت هشتم این مناظره مهم را ملاحظه فرمائید.


فتاپور: وحدت بین مردم حفظ شود این یک قانون‌مندی است، اگر کسی دلش نخواهد آزاد است که دلش نخواهد می‌تواند فکر کند که می‌توانند مردم با هم متحد نباشند ولی خوب اگر حرکتش در جهتی باشد که به وحدت مردم ضربه بزند شکست می‌خورد. آزاد است که نیاید در جهت وحدت با سایر نیروها ولی می‌رود شکست می‌خورد انقلاب را به شکست می‌کشاند. آقای دکتر پیمان گفتند که ممکن است بعدها یک نفر بیاید خیانت بکند چه کار می‌شود کرد؟ وقتی که ما صحبت از حقوق دمکراتیک توده‌ها می‌کنیم وقتی که صحبت از این می‌کنیم که دمکراسی در عرصه‌های گوناگون باید تامین بشود، به خاطر این که دیگر مردم اجازه نمی‌دهند که یک نفر بیاید و به آنها ستم بکند. موقعی که مثلاً تشکل‌های کارگری وجود داشته باشد سندیکا و شوراها وجود داشته باشد. حق آموزش رایگان برای همه مردم تامین بشود. مردم آگاه باشند دیگر اگر کسی هم خواست به مردم خیانت بکند بیاید آزادی مردم را محدود کند ستم برایش روا بدارد، مردم اجازه به او نمی‌دهند. مردم آن موقع ارگان دارند امکان دارند، آگاهی دارند و او را می‌کشند پائین برای مثال یکی از خبرنگاران غربی رفته بود در ویتنام یک مصاحبه‌ای کرده بود با یکی از افراد که آنجا بود دیده بود همه مردم آنجا مسلح هستند و خیلی تعجب کرده بود و به او گفته بود که اینهمه شما مسلح هستید دولت شما نمی‌ترسد از اینکه یک موقع شما بر علیه آن بشورید همه را مسلح کرده او گفته بود که دولت چی هست؟ ما خودمان دولت هستیم. ما هر موقع اراده بکنیم از طریق ارگان‌هائی که داریم می‌توانیم دولت را پائین بکشیم در یک چنین شرایطی اگر یک فردی بخواهد در جهت مصالح مردم حرکت نکند. وقتی مردم آگاه باشند این امکان را پیدا نمی‌کند با اجازه‌تان می‌آئیم یک مقدار در بحث مشخص جامعه خودمان هدف مقدمی که انقلاب ما تعقیب می‌کرده خواست مقدم مردم ما در این مرحله کسب استقلال است. برای اینکه عدالت اجتماعی برقرار بشود، قبل از هر چیز ما باید بتوانیم استقلال همه‌جانبه خودمان را کسب بکنیم و همه وابستگی‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی‌مان را با امپریالیسم قطع بکنیم این خواست تمام مردمی است که در انقلاب شرکت کردند و تمام مردمی است که به سرنوشت انقلاب فکر می‌کنند و در این هدف همه اینها مشترک هستند. بنابراین زمانی که ما از دمکراسی و آزادی صحبت می‌کنیم می‌خواهیم شرایطی بوجود بیاوریم که این امکان برای مردم ما فراهم بشود که استقلال جامعه تامین بشود در وهله اول برای اینکه بتواند استقلال بدست بیاید. برای اینکه بتواند وابستگی‌ها بطور کامل قطع شود، باید مردم بطور وسیع در مبارزه شرکت داشته باشند حضور داشته باشند در صحنه و متحد باشند، متحد و یکپارچه بر علیه امپریالیسم مبارزه‌شان را ادامه بدهند. نیروهای ضدانقلاب امپریالیسم سرمایه‌داران بزرگ، زمین‌دارهای بزرگ، تمام تلاششان را به کار می‌گیرند که این هدف مردم ما نتواند جامه عمل به خودش بپوشاند نتواند مبارزه مردم ما به پیروزی برسد و فقط با نیروی متحد مردم ما می‌توانیم این توطئه‌ها را درهم بشکنیم و استقلال جامعه را کسب بکنیم و حفظش کنیم حالا برای اینکه مردم در صحنه باقی بمانند، حضور داشته باشند بطور فعال، و برای اینکه وحدت مردم بهم نخورد ما باید چه شرایطی را بوجود بیاوریم مردم در صورتی بطور فعال در صحنه حضور پیدا خواهند کرد و بطور فعال در مقابل همه توطئه‌ها ایستادگی خواهند کرد همینطور که در این دو سال و نیمه بعد از انقلاب در مقابل این همه فشار مقاومت و استقاومت کردند که ببینند خواسته‌هایشان را انقلاب برآورده می‌کند، ببینند بر فرض تشکل‌هایی بوجود آمده دمکراسی بوجود آمده این امکان برایشان بوجود آمده، بتوانند در مقابل دشمنانشان مقاومت بکنند و خواسته‌شان را از آنها بگیرند یعنی تنها در شرایطی که حقوق دمکراتیک مردم تامین بشود این امکان وجود دارد که مردم بطور فعال در صحنه باقی بمانند و امپریالیسم را به عقب برانند. از طرف دیگر برای اینکه وحدت مردم حفظ بشود ما باید این امر را دقیقاً درک بکنیم که مردم جامعه ما دارای عقاید گوناگون هستند. مثلاً مردم ما اکثراً مسلمان هستند ولی در عین حال ادیان دیگری وجود دارد در جامعه پیروان اهل تسن وجود دارد، شیعه وجود دارد، عقیده‌های مختلف هست ایده‌های مختلف، وجود دارد. ولی در یک امر همه اینها مشترکند آنهم مبارزه با امپریالیسم و مبارزه برای کسب استقلال است. اگر ما فکر بکنیم که این امکان هست که همه مردم بیایند عین ما فکر کند، من فکر می‌کنم که همه مردم می‌شود که همان عقایدی را که من دارند همه بپذیرند یا شما فکر کنید یک چنین امکانی هست این امکان ذهنی است یک چنین چیزی نمی‌شود. این عقاید وجود دارد و ما باید درک بکنیم. مردم با عقاید متفاوت یک هدف واحد را دارند تعقیب می‌کنند، یعنی کسب استقلال را، حالا اگر یک نیروئی فکر بکند تنها خودش می‌تواند مبارزه بکند یک نیرویی فکر کند، تنها کسی می‌تواند مبارزه کند با امپریالیسم که عین خودش فکر بکند این مسلماً منجر به این می‌شود که در مقابل سایر نیروها قرار بگیرد این مسلماً منجر به این می‌شود که تضادهای میان مردم را گسترش بدهد. این مسلماً منجر به این می‌شود که مردم نتوانند وحدت و یکپارچگی‌شان را حفظ کنند و متاسفانه در انقلاب ما این عقیده وجود داشته و قوی هم وجود داشته و هنوز هم هست.
آیت‌الله طالقانی یک مطلبی را در یکی از خطبه‌های نمازجمعه مطرح کرده بودند می‌گفتند تفاوت هست بین دشمن و اختلاف. می‌گفت نباید این دو تا را با هم اشتباه کرد. ما می‌توانیم با هم اختلاف داشته باشیم ولی نباید اختلاف را به دشمنی تبدیل بکنیم. دشمن ما امپریالیسم است ما روی این امر تاکید داریم. دشمن ما امپریالیسم آمریکا و عوامل و ایادی آن هستند و در عین حال که در مقابل آن دشمن ما همه قرار داریم می‌توانیم با هم اختلاف داشته باشیم تلاش بکنیم برای اینکه اختلافات‌مان را حل بکنیم تلاش بکنیم برای اینکه بهترین شیوه‌ها را در مقابله با آن دشمن بکار بگیریم مثال بزنیم فرض بکنیم زمانی که عراق حمله کرد به ایران مردم ما همه می‌خواستند متجاوزین عراقی را بیرون برانند. ولی برخی نیروها که تعداد محدودی بودند ولی بالاخره وجود داشتند برخی نیروها این دید را داشتند که جنگ با عراق را هم فقط خودشان می‌توانند بکنند و در مقابل شرکت سایر نیروها در جنگ با عراق هم محدودیت بوجود می‌آورند خب این یک چیز روشنی است که اگر کسی که فکر کند خودش فقط باید برود با عراق بجنگد شکست می‌خورد و کل انقلاب را به شکست می‌کشاند. و متاسفانه در این دو سال و نیمه این عقیده ضربات خیلی جدی به انقلاب ما وارد کرده البته در مورد جنگ عراق با سایر نیروها با وجود محدودیت‌هائی که وجود داشت تلاش‌شان را کردند شرکت کردند در جنگ تسلیم نشدند در مقابل آن فشارهائی که وجود داشت و به همین دلیل هم مردم بطور یکپارچه شرکت کردند در جنگ و دیدیم که جلوی تجاوز عراق با تمام امکاناتی که داشت و با تمام حمایت‌هائی که می‌شد مردم توانستند سد بکنند. یا مثال دیگر مثلاً فرض بکنیم امروز می‌بینیم که رادیوهای امپریالیستی ضدانقلاب تبلیغات عظیمی بر علیه انقلاب ایران راه می‌اندازند. شایعه ‌پراکنی می‌کند توطئه‌ چینی می‌کند کوشش می‌کند که انقلاب ما را مسخ بکند کوشش می‌کند انقلاب ما را به عنوان اختناق و دیکتاتوری جلوه بدهد کوشش می‌کند انقلاب ما را با نامیدن واژه ارتجاع به آن جزو ضعف ضدانقلاب قرار بدهد. حالا اگر برخی نیروها فکر کنند مقابله با این تبلیغات، مقابله با این توطئه‌هائی که وجود دارد فقط کار خودشان است فقط خودشان می‌توانند با این تبلیغات مقابله بکنند خوب مسلم این است که از نیروی بقیه سازمانها و بقیه گروهها، بقیه مردم در این جهت نمی‌تواند بهره‌برداری بشود. فرض بکنیم در یک سال اخیر می‌بینیم در رابطه با تبلیغات خیلی از نیروها این محدودیت بوجود آمده در رابطه با فعالیت خیلی از نیروها محدودیت بوجود آمده خوب وقتی این محدودیت بوجود می‌آید این امکان برای ضدانقلاب خیلی وسیع‌تر فراهم می‌شود که بیاید تبلیغات خودش را در میان مردم گسترش بدهد و بخشی از نیروهای مردمی جلوی بخشی دیگر از نیروهای مردمی را می‌گیرند و نمی‌گذارند تبلیغات آن را خنثی بکند بدتر از این موقعی است که بخشی از نیروها می‌آیند مقابل هم می‌کنند با آن نیرو نه‌تنها جلوی فعالیت آن را می‌گیرند بلکه سعی می‌کنند آن را سرکوب کنند ما اگر این را قبول داشته باشیم که توده‌های مردم ما هستند که می‌بایست در مقابل توطئه‌های امپریالیسم ایستادگی بکنند و این را قبول داشته باشیم که این مردم از عقاید متفاوتی هم دارند باید این را بپذیریم که اگر می‌خواهیم مردم بطور متحد در این مبارزه شرکت بکنند اگر این را قبول داریم که اگر وحدت مردم به آن لطمه وارد شود، نمی‌شود انقلاب ما پیش برود ضربات جدی با آن وارد خواهد شد باید این را هم درک بکنیم که برای حفظ وحدت می‌بایست عقاید دیگران را تحمل کرد به عقاید دیگران احترام گذاشته شود این امکان ندارد که یک نیروئی بیاید و بگوید بقیه طرز فکر ما حرفشان را نزنند جلوی دهن‌شان را بگیرد و بعد بیاید بگوید بیاییم با هم وحدت داشته باشیم این حتماً به تقابل می‌انجامد حتماً به درگیری می‌انجامد. بنابراین مسئله مهمی که امروز در مقابل انقلاب ما قرار دارد در مقابل پیشرفت انقلاب ما قرار دارد این است که ما با این گرایش مبارزه بکنیم با گرایش که بیش از همه به منافع خودش لطمه می‌زند ناآگاه است نسبت به منافع خودش نمی‌فهمد که منافع خودش برای کسب استقلال اینست که در مقابل دشمن اصلی تمام اختلافات نظری که وجود دارد همه باید با هم متحد شوند و با آن بجنگند کار خودشان را با تقابل با سایر نیروها می‌کشد و همیشه در پروسه این خواهد بود هر اختلافی با یک نیروئی پیدا بکند به تقابل می‌کشد هی ضعیف‌تر و لاغرتر می‌شود و تا آخر به زانو دربیاید. البته این خیلی مهم است که رویش تاکید بکنم که سایر نیروهای انقلابی بصورتی که تمکین کنند به این گرایش در صورتیکه در مقابل فشارهائی که به آنها وارد می‌شود آنها هم بیایند مقابل به مثل بکنند مثلاً در جنگ شرکت نکنند مثلاً تبلیغات بر علیه امپریالیسم را کنار بگذارند این یعنی تسلیم شدن در مقابل این گرایش این روی دیگر سکه است و آن هم به نوبه خودش ضربات خیلی جدی به انقلاب وارد می‌کند نیروهای دیگر بجای اینکه مقابله بکنند شیوه‌های اصولی را پیدا کنند تا بشود مبارزه امپریالیسم پیش برود اگر بیایند به تقابل اصلی‌شان را قرار بدهند با این نوع طرز فکر این خود به خود مسلم اینست که انقلاب ما را تضعیف می‌کند و در عین حال این را باید تاکید بکنیم که اگر بخواهیم انقلاب ما پیش برود، بتوانیم در مقابل این خطرات مقابله بکنیم اینست که با این گرایش مقابله بشود گرایشی که فکر می‌کند فقط خودش انقلابی است. گرایشی که فقط فکر می‌کند کسانی می‌توانند با امپریالیسم مبارزه کنند که عیناً مثل آنها فکر بکنند. وقت دارم؟
مجری: شما چون سابقاً کم استفاده کرده بودید اشکالی ندارد که بیش از حد لازم صحبت کنید. برمی‌گردیم به آقای بهشتی چون قرار شد که صحبت بر مسائل روز باشد و صحبت قبلی شما مثل اینکه تمام شد حالا خواهش می‌کنم که در مورد آزادی و مسائل روز صحبت‌تان را شروع بفرمائید.
آیت‌الله بهشتی: خوب نزدیک به دو ساعت و نیم سوال اینست که خوب ما حوصله داریم و ما آماده هستیم تا یکی دو ساعت دیگر هم بلکه بیشتر اینجا بنشینیم و بحث کنیم چون ما بحث‌های ۶ ساعته و ۷ ساعته در اجتماعات فراوان داشتیم عادت داریم اما بحث اینست که این برنامه برای بیننده‌ها و شنونده‌ها تهیه می‌شود آیا بیننده‌ها و شنونده‌ها ما هم فرصت و هم حوصله دارند و آیا در چهارچوب رادیو و تلویزیون و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چقدر مجال است برای این؟ علاوه بر این در رابطه با مسائلی که هنوز مربوط به زیربنای آزادی در مکتب و آئین مقدس اسلام هست ما مطالبی داریم که باید آنها را هم بیان کنیم همانطور که آقای پیمان تاکید داشتند منهم تاکید دارم که در یک جامعه متکی به یک نظام عقیده و عمل هیچوقت نمی‌شود یک مسئله را جدا از مسائل ریشه‌ای مطرح کرد و به نتیجه رساند ما باید آن حداقل لازم از توضیحات مربوط به مبانی آزادی انسان در اسلام را اینجا مطرح کنیم بعد آن آخرین را بصورت یک اصول استنتاج شده براساس دید خودمان تنظیم بکنیم و یا بیننده‌ها و شنونده‌ها بگوئیم که بسیار خوب نوبت دیگر براساس این سه اصل، این چهار اصل، این ده اصل می‌رویم سراغ تجزیه و تحلیل مسائل روز.

*آیت‌الله بهشتی: در یک جامعه متکی به یک نظام عقیده و عمل هیچوقت نمی‌شود یک مسئله را جدا از مسائل ریشه‌ای مطرح کرد و به نتیجه رساند ما باید آن حداقل لازم از توضیحات مربوط به مبانی آزادی انسان در اسلام را اینجا مطرح کنیم

خروج از نسخه موبایل